موضوع:کارکرد انتظار در تحقق جامعه آرمانی

نویسنده:خانم بتول ایزدی زمان آبادی

کاربردهای «جامعه­ ی آرمانی دینی» ( مهدویت) در بدنه­ ی جامعه ­ی منتظر، از جمله مسائل مهم و قابل توجه است که به دلیل نقش اجتناب ناپذیر آن در تحقق الگویی روشمند که بتواند اهداف و انتظارات جامعه ­ی آرمانی دینی را فراهم کند ، مورد توجه محققان و اندیشمندان واقع شده است؛ به ویژه اینکه امروزه وجود تمایلات دینی در جوامع جهانی و حضور تأثیر گذار دین، به سرعت در حال پیشرفت است. جامعه­ی منتظر، در صورتی می تواند در ترسیم وضعیت آینده­ ی جهان،  الگویی برای دیگر ملت ها باشد که بر اصول و آرمان های خود پافشاری کند و بایسته های جامعه­ ی آرمانی مهدویت را سرمشق فعالیت خود قرار دهد. تبیین کاربردهای جامعه­ی آرمانی مهدویت، از قبیل کارکرد سیاسی با هدف گذاری برآینده­ی جوامع ، کارکرد فرهنگی متأثر از فرهنگ انتظار، کارکرد عقیدتی با هدف عمق بخشی و اصلاح باورها و بومی سازی آن در متن جامعه­ ی منتظر، می تواند گام مؤثری به منظور برنامه ریزی و حرکت به سوی ساختن آینده ونهایتا زمینه سازی برای ظهور امام زمان ( علیه السلام ) باشد.

روش انجام این مقاله مطالعه به صورت کتابخانه ای، استفاده از سایت ها ، مقاله ها و موتورهای جستجوگر اینترنتی می باشد.

کتاب : صوفیگری
نویسنده : احمدکسروی

کتاب صوفیگری نوشته احمد کسروی
تعداد صفحات :89

کتاب صوفیگری پژوهشی است در باب انتقاد بر آرا و عقاید صوفیان. کسروی صوفیان را عامل انفعال و گوشه گیری دانسته و به شدت از رویه آن‌ها در بی‌علاقگی به دنیا انتقاد می‌کند. احمد کسروی معتقد است که صوفیان مردم را سست و تنبل و ب‌غیرت بار می‌آورند.

نویسنده:راضیه رستمی

مربوط به مسابقه خاطره نویسی"داستان انقلاب”
خاطره داستان انقلاب
یادم نمیره همیشه تو مدرسه خیلی فعال بودم و دهه فجر که میشد خیلی شور وحال ما هم زیادتر می شد از تزئین کلاسها تا تمرین برای سرود و نمایش و…
به گفته دیگران صدای خوبی داشتم برای همین معمولا خواندن قرآن و تک خوانی سرودها وتواشیح با من بود .
مدیر و ناظم مدرسه بعد از اجراهام خیلی تحویلم می گرفتند و من را به دفتر می بردند و از من پذیرایی می کردند که این کارشون حرص بچه های دیگه که اتفاقا آنها هم فعالیت داشتند را در می آورد و بعضی وقتها هم باعث حسادت و کدورت می شد .
همیشه مخاطبین ما بچه های مدرسه و معلمها بودند ولی یک روز ناظممون گفتند که قراره از اداره برای دیدن برنامه های ما تشریف بیارند کلی شعر و نمایش و تواشیح آماده کرده بودیم که من تک خوان بودم ولی وقتی از اداره اومدند با کمال تعجب دیدیم که همه مرد هستند اون روز با وجود اصرار زیاد کادر مدرسه من حاضر نشدم برنامه هایی را که تک خوان بودم را اجرا کنم و بچه های دیگه به جای من اجرا کردند و ناظم و مدیرمون هم خیلی از دستم عصبانی شدند ?چون کلا برنامه ها خراب شد به خاطر اینکه بچه ها به خاطر آقایونی که صف اول نشسته بودند و به آنها زل زده بودند همه برنامه ها را خراب کردند و مایه ی خنده و شادی بیشتر بچه ها و خجالت مدیر و ناظم مدرسه شده بودند ?