خميني شهرهمچنان بيداراست
متولدکه شدم اسمم راتوي ثبت احوال ثبت کردند ،محل صدورشناسنامه ام را زدند خميني شهر
بزرگترکه شدم پابه عرصه ي علم ودانش گذاشتم ،وقتي حرف ازعلماوشهدا مي شد يادم مي افتاد،به 23هزارشهيد ،به سرداراعتصامي، ابراهيمي، نواب صفوی ،به آيت الله اشرفي ،آيت الله معرفت، وآيت الله جبل آملي، آیت الله فیاض ،آیت الله شیخ محمد حسین نجفی ،….
نيازنبودکه بگويند محرم است همه جا سياه پوش بود،نام حسين بر سردرهمه دلها حک شده بودتاجايي که نام شهرمان راگذاشتند حسينيه ايران ….
روزي که شيپورجنگ به صدا درآمددسته دسته سبکبالان عاشق ازپيروجوان جان به کف دست گرفتندوشربت شهادت نوشيدند….
خيابان هاي شهرما صداي پاي مردان وزنان سلحشورراهنوزبه يادداردکه بامشت هاي گره شده فريادخودرابرسرابرقدرت ها سردادند وباحجاب فاطمي سروده ي زنان برومندراآويزه عالم کردند….
سنگرمساجدومحفل نماز جمعه ماهنوز ازعطرعاشقان ولايت پراست….
سراسرشهرم جز غيرت وعفت وجوانمردي نيست اماامروزچه شده ….
چه شده که دست نامحرمان روزگار به شهرمان درازشده ؟!
مگرخبرندارندکه خميني شهري ها همچنان بيدارند!!
وافسوس که بعضي ناآگاهان روزگار بدون درنظرگرفتن سابقه تابناک خميني شهر پرده جهل تاريک خويش رابررخ پرفروغ آن کشيدند…(بزگنمایی حادثه اراذل و اوباش)
آيا با ابوجهل ها وابوسفيان ها مکه هارابدنام مي کنند؟
مردم خميني شهر همگي محمدي وحسيني اند،،جهالت ها رادرخاک بهشتي خود دفن ونابود مي کنند


موضوعات: عمومی
   چهارشنبه 1 تیر 1390نظر دهید »

هوشيار باشيم كه دام هاي فريب ، جاذبه هاي گناه ، آنتن هاي وسوسه گر و فيلم ها و سي دي هاي دجال گونه ، ايمان وعفاف ما را نربايدند. خدافراموشي ، خود فراموشي را در پي دارد. هر كه ارزش خود را نداند ، خويش را حراج مي كند و زير قيمت واقعي مي فروشد. ارزش اجناس دست دوم خيلي پايين تر است.

يادمان باشد اگر از عفونت مرداب رنج مي بريم

اگر از خارستان محيط ناراحتيم.

اگر از بي فروغي دل ها و كوچه ها و خيابان ها در هراسيم ، در بوستان زندگي گلي بكاربم و به جاي دشنام به تاريكي ، چراغي روشن كنيم و به جاي نفرين به مرداب و  خارستان ، گلستان معطر بسازيم .

با شمايم ، آري شما كه باغبان حياو عفافيد ، چند گل زيبا پرورش داده ايد ؟

نكند شما هم در كوچه هاي هوي و هوس گم بشويد !

هر دختر باايمان و نجيب و باحجاب كه تربيت كنيد ، گامي براي خشكاندن مرداب برداشته ايدو ظلمت را شكسته ايد.

 


موضوعات: عمومی
   دوشنبه 18 دی 1391نظر دهید »

زينب کبري سلام الله عليها،پيامبر خون شهداي کربلا و همراه حسين«ع»در نهضت خونين عاشورا .حضرت زينب،دختر امير المؤمنين و فاطمه زهرا«ع»در سال پنجم هجري،روز 5 جمادي الأولي در مدينه،پس از امام حسين«ع»به دنيا آمد.از القاب اوست:عقيله بني هاشم،عقيله طالبيين،موثقه،عارفه،عالمه،محدثه،فاضله،کامله،عابده آل علي.زينب را مخفف«زين اب»دانسته‏اند،يعني زينت پدر.
امام حسين«ع»هنگام ديدار،به احترامش از جا برمي‏خاست.زينب کبري،از جدش رسول خدا و پدرش امير المؤمنين و مادرش فاطمه زهرا«ع»حديث روايت کرده است.(1)اين بانوي بزرگ،داراي قوت قلب،فصاحت زبان،شجاعت،زهد و ورع،عفاف و شهامت فوق العاده بود.(2) شوهرش،عبد الله بن جعفر(پسر عموي خودش)بود.از اين ازدواج،دو پسر حضرت زينب به نامهاي محمد و عون،در کربلا به شهادت رسيدند.
وقتي امام حسين«ع»پس از امتناع از بيعت با يزيد،از مدينه به قصد مکه خارج شد، زينب نيز با اين دو فرزند،همراه برادر گشت.در طول نهضت عاشورا،نقش فداکاريهاي عظيم زينب،بسيار بود.سرپرست کاروان اسيران اهل بيت و مراقبت کننده از امام زين العابدين«ع»و افشاگر ستمگري‏هاي حکام اموي با خطبه‏هاي آتشين بود.زينب،هم دختر شهيد بود،هم خواهر شهيد،هم مادر شهيد،هم عمه شهيد.پس از عاشورا و در سفر اسارت،در کوفه و دمشق،خطابه‏هاي آتشيني ايراد کرد و رمز بقاي حماسه کربلا و بيداري مردم گشت.پس از بازگشت به مدينه نيز،در مجالس ذکري که براي شهداي کربلا داشت،به سخنوري و افشاگري مي‏پرداخت.وي به«قهرمان صبر»شهرت يافت.
در سال 63 و به نقلي 65 هجري درگذشت.قبرش در زينبيه(در سوريه کنوني)است.
برخي نيز معتقدند مدفن او در مصر است.در کتاب«خيرات الحسان»آمده است:در مدينه قحطي پيش آمد.زينب همراه شوهرش عبد الله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زميني داشتند.زينب در همانجا در سال 65 هجري در گذشت و در همان مکان دفن شد.(3)
زينب کبري سلام الله عليها،پيامبر خون شهداي کربلا و همراه حسين«ع»در نهضت خونين عاشورا .حضرت زينب،دختر امير المؤمنين و فاطمه زهرا«ع»در سال پنجم هجري،روز 5 جمادي الأولي در مدينه،پس از امام حسين«ع»به دنيا آمد.از القاب اوست:عقيله بني هاشم،عقيله طالبيين،موثقه،عارفه،عالمه،محدثه،فاضله،کامله،عابده آل علي.زينب را مخفف«زين اب»دانسته‏اند،يعني زينت پدر.
امام حسين«ع»هنگام ديدار،به احترامش از جا برمي‏خاست.زينب کبري،از جدش رسول خدا و پدرش امير المؤمنين و مادرش فاطمه زهرا«ع»حديث روايت کرده است.(1)اين بانوي بزرگ،داراي قوت قلب،فصاحت زبان،شجاعت،زهد و ورع،عفاف و شهامت فوق العاده بود.(2) شوهرش،عبد الله بن جعفر(پسر عموي خودش)بود.از اين ازدواج،دو پسر حضرت زينب به نامهاي محمد و عون،در کربلا به شهادت رسيدند.
وقتي امام حسين«ع»پس از امتناع از بيعت با يزيد،از مدينه به قصد مکه خارج شد، زينب نيز با اين دو فرزند،همراه برادر گشت.در طول نهضت عاشورا،نقش فداکاريهاي عظيم زينب،بسيار بود.سرپرست کاروان اسيران اهل بيت و مراقبت کننده از امام زين العابدين«ع»و افشاگر ستمگري‏هاي حکام اموي با خطبه‏هاي آتشين بود.زينب،هم دختر شهيد بود،هم خواهر شهيد،هم مادر شهيد،هم عمه شهيد.پس از عاشورا و در سفر اسارت،در کوفه و دمشق،خطابه‏هاي آتشيني ايراد کرد و رمز بقاي حماسه کربلا و بيداري مردم گشت.پس از بازگشت به مدينه نيز،در مجالس ذکري که براي شهداي کربلا داشت،به سخنوري و افشاگري مي‏پرداخت.وي به«قهرمان صبر»شهرت يافت.
در سال 63 و به نقلي 65 هجري درگذشت.قبرش در زينبيه(در سوريه کنوني)است.
برخي نيز معتقدند مدفن او در مصر است.در کتاب«خيرات الحسان»آمده است:در مدينه قحطي پيش آمد.زينب همراه شوهرش عبد الله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زميني داشتند.زينب در همانجا در سال 65 هجري در گذشت و در همان مکان دفن شد.(3)
زينب کبري سلام الله عليها،پيامبر خون شهداي کربلا و همراه حسين«ع»در نهضت خونين عاشورا .حضرت زينب،دختر امير المؤمنين و فاطمه زهرا«ع»در سال پنجم هجري،روز 5 جمادي الأولي در مدينه،پس از امام حسين«ع»به دنيا آمد.از القاب اوست:عقيله بني هاشم،عقيله طالبيين،موثقه،عارفه،عالمه،محدثه،فاضله،کامله،عابده آل علي.زينب را مخفف«زين اب»دانسته‏اند،يعني زينت پدر.
امام حسين«ع»هنگام ديدار،به احترامش از جا برمي‏خاست.زينب کبري،از جدش رسول خدا و پدرش امير المؤمنين و مادرش فاطمه زهرا«ع»حديث روايت کرده است.(1)اين بانوي بزرگ،داراي قوت قلب،فصاحت زبان،شجاعت،زهد و ورع،عفاف و شهامت فوق العاده بود.(2) شوهرش،عبد الله بن جعفر(پسر عموي خودش)بود.از اين ازدواج،دو پسر حضرت زينب به نامهاي محمد و عون،در کربلا به شهادت رسيدند.
وقتي امام حسين«ع»پس از امتناع از بيعت با يزيد،از مدينه به قصد مکه خارج شد، زينب نيز با اين دو فرزند،همراه برادر گشت.در طول نهضت عاشورا،نقش فداکاريهاي عظيم زينب،بسيار بود.سرپرست کاروان اسيران اهل بيت و مراقبت کننده از امام زين العابدين«ع»و افشاگر ستمگري‏هاي حکام اموي با خطبه‏هاي آتشين بود.زينب،هم دختر شهيد بود،هم خواهر شهيد،هم مادر شهيد،هم عمه شهيد.پس از عاشورا و در سفر اسارت،در کوفه و دمشق،خطابه‏هاي آتشيني ايراد کرد و رمز بقاي حماسه کربلا و بيداري مردم گشت.پس از بازگشت به مدينه نيز،در مجالس ذکري که براي شهداي کربلا داشت،به سخنوري و افشاگري مي‏پرداخت.وي به«قهرمان صبر»شهرت يافت.
در سال 63 و به نقلي 65 هجري درگذشت.قبرش در زينبيه(در سوريه کنوني)است.
برخي نيز معتقدند مدفن او در مصر است.در کتاب«خيرات الحسان»آمده است:در مدينه قحطي پيش آمد.زينب همراه شوهرش عبد الله بن جعفر به شام کوچ کردند و قطعه زميني داشتند.زينب در همانجا در سال 65 هجري در گذشت و در همان مکان دفن شد.(3)

1ـالحسين في طريقه الي الشهاده،ص .65

2ـدرباره مقامات معنوي زينب و ويژگيهايش،ر.ک:«الخصائص الزينبيه»از سيد نور الدين جزايري .

3ـدرباره زندگينامه حضرت زينب،از جمله ر.ک:«بطلة کربلا»عايشه بنت الشاطي،که با نام«زينب،بانوي قهرمان‏کربلا»به قلم حبيب الله چايچيان و مهدي آيت الله زاده ترجمه شده است.


 


موضوعات: عمومی
   چهارشنبه 13 دی 1391نظر دهید »

يکي از مسائل مبهم و پيچيده در تاريخ عاشورا تعيين زمان حضور اهل‎بيت ‌امام حسين عليه‌السلام در کربلا بعد از شهادت ايشان است، زيرا اغلب منابع حديثي و تاريخي در اين باره به صراحت گزارش نکرده‌اند که آيا اين حادثه، روز بيستم صفر سال 61 اتفاق افتاده است يا پس از آن؟ آنچه بسياري از منابع کهن از آن سخن گفته‌اند، اين است که در اين روز، سر امام حسين عليه‌السلام به بدنش ملحق شده است که در ادامه نوشتار به اين گزارش‌ها خواهيم پرداخت. هم‌چنين گزارش شده است که بيستم صفر روزي است که خاندان امام حسين ‌عليه‌السلام از شام به مدينه بازگشتند. اما در اين باره، قول ديگري است که اربعين را روز ورود اسراء از شام به کربلا دانسته است. سيد بن طاووس رحمةالله در اين باره مي‌نويسد:
در غير کتاب مصباح آمده است که اهل‌بيت علهيم‌السلام روز بيستم صفر از شام به کربلا رسيدند. (1)
محمد بن جرير طبري (متوفاي 310ق)، خوارزمي (به نقل از ابومخنف)، ابن عساکر و ابن کثير مدت برپا داشتن عزاداري را در شام توسط اهل‌بيت علهيم‌السلام و زنان خاندان معاويه، سه روز مي‌دانند.
اين ابهام و پيچيدگي در اين حادثه، سبب شده است که در قرون متاخر، در ميان انديشمندان شيعه دو نظر عمده در اين باره، به وجود آيد:
1- ديدگاه منکران ورود اهل‌بيت‌ علهيم‌السلام به کربلا در اربعين اول، 2- ديدگاه موافقان اين امر، پيش از پرداختن به شناسايي و معرفي طرفداران دو ديدگاه و نقد و بررسي دلايل آنان، لازم است دو موضوع، روشن شود: يکي، تاريخ ورود اسراء به شام و ديگري، مدت اقامت‌شان در شام.

تاريخ ورود اسراء به شام
درباره تاريخ ورود اسراء به دمشق، منابع تاريخي چند گونه گزارش کرده‌اند:
اول: برخي منابع همراهي اسراء را با سر امام در ورود به شام گزارش کرده‌اند. ابن حبان (متوفاي 354ق) در اين باره نوشته است:
… سپس عبيدالله بن زياد، سر حسين بن علي عليهماالسلام را همراه با زنان و کودکان اسير از خاندان رسول‌ خدا صلي ‌الله عليه و آله به شام روانه کرد. (2)

شيخ صدوق رحمة‌الله (متوفاي 381 ق) نيز نگاشته است:
ثم امر [عبيدالله] بالسبا يا و راس الحسين عليه‌السلام فحملوا الي الشام. (3)
به گزارش خوارزمي در جريان ملاقات سهل بن سعد با سکينه، دختر امام حسين عليه‌السلام هنگام ورود اهل‌بيت علهيم‌السلام به شام، وقتي سهل از سکينه مي‌خواهد که هر تقاضايي دارد اجابت مي‌کند، سکينه به سهل مي‌گويد که از حمل کننده سر امام بخواهد تا سر را جلوتر از اهل‌بيت‌ علهيم‌السلام حمل کنند تا نگاه شاميان به سر معطوف شود و از توجه و نگاه به اهل‌بيت علهيم‌السلام منصرف شوند. (4) اين جريان حاکي از همراهي سر امام با اهل‌بيت علهيم‌السلام در ورود به شام است.
ابوحنيفه دينوري (متوفاي 382ق)، ابن اثير و سبط ابن جوزي نيز بر اين باورند که اسراء به همراه سر امام به شام رفته‌اند. (5)
صرف نظر از قول قاضي نعمان که تنها قائل به اقامت يک ماه و نيم اسراء در شام است و هيچ‌کس پيش و پس از او، چنين ديدگاهي را بيان نکرده و هم‌چنين ديدگاه ابن‌ طاووس که قول به يک ماه ماندن اهل‌بيت علهيم‌السلام را در شام با تعبير «قيل» بيان کرده است، گزارش‌هاي ديگر حاکي از آن است که خاندان امام پس از آزادي، از سه روز تا يک هفته بيشتر در شام اقامت نداشته‌اند
سيد ابن طاووس به نقل از امام سجاد عليه‌السلام نوشته است:
مرا بر شتري حمل کردند که ناهموار راه مي‌رفت در حالي که سر حسين عليه‌السلام بر نيزه و زنان خاندان ما پشت سر من سوار بر استرهاي استخواني مي‌آمدند و بچه‌هاي کوچک و بزرگ پشت سر ما و گرداگرد ما نيزه‌ها بود.(6)
وي در جاي ديگر درباره پاسخ يزيد به نامه عبيدالله مبني بر کسب تکليف وي درباره اسراء، نوشته است: يزيد در پاسخ نامه عبيدالله بن زياد، امر کرد که سر حسين عليه‌السلام و کساني را که با وي کشته شده‌اند، همراه با زنان و خاندان حسين عليه‌السلام نزد وي بفرستد. (7)
دوم: اين که سر امام پيش از رسيدن اسراء به دمشق، به آنجا رسيد. ابن اعثم و خوارزمي اين قول را بيان کرده‌اند. (8)
سوم: اهل‌بيت علهيم‌السلام بعد از مدتي از فرستادن سر امام به شام، رهسپار شدند، اما هنگام ورود به شام، به حمل کننده سر، ملحق شدند. اين قول از شيخ مفيد و طبرسي است. (9)
البته احتمال دارد که اهل‌بيت علهيم‌السلام همراه با سر امام وارد دمشق شده باشند، اما سر امام زودتر به دربار يزيد برده شده باشد که اين احتمال، همان قول اول است و قول دوم نيز بر آن حمل مي‌شود.
از آنچه نوشته شد مي‌توان نتيجه گرفت که اگر چه برخي گفته‌ها حاکي از همراه نبودن اهل‌بيت علهيم‌السلام با سر امام در ورود به شام است، اما قوت قول اول، يعني همراهي سر امام با اهل‌بيت در ورود به دمشق با توجه به تعدد ناقلان آن، بيشتر است. اکنون بايد ديد که اهل‌بيت و سر امام چه روزي وارد دمشق شده‌اند؟
ابوريحان بيروني در رخدادهاي ماه صفر نوشته است:
في اليوم الاول، ادخل راس الحسين عليه‌السلام مدينه دمشق؛ روز اول ماه صفر، سر حسين عليه‌السلام وارد دمشق شد. (10)
قزويني (متوفاي 682 ق) نگاشته است:
روز اول ماه صفر، عيد بني اميه است، چون در آن روز، سر حسين عليه‌السلام را به دمشق وارد ساختند. (11)

کفعمي (متوفاي 905 ق) نيز مي‌گويد:
روز اول صفر، سر حسين عليه‌السلام به دمشق وارد شد.(12)
اما در برابر اين گزارش‌ها، نقل عماد‌الدين طبري است. او شانزدهم ربيع‌الاول (66 روز پس از عاشورا) را روز ورود اهل‌بيت امام حسين عليه‌السلام به دمشق مي‌‌داند. (13)
گزارش ابوريحان با توجه به تقدم زماني وي بر طبري از يک‌ سو و دقت وي در ثبت گزارش‌هاي تاريخي از سوي ديگر، بر نقل طبري مقدم است، علاوه بر اين، گزارش قزويني و کفعمي نيز مويد اين قول است.

مدت اقامت اهل‌بيت علهيم‌السلام در شام
گزارش‌هاي تاريخي درباره مدت اقامت اهل‌بيت علهيم‌السلام يا مدت عزاداري آنان در شام، متفق نيست. برخي همانند ابن اعثم، شيخ مفيد و به پيروي او، شيخ طبرسي، با تعبير عامي از مدت زمان اقامت اسراي کربلا سخن گفته‌اند: «و اقامو اياما» (14) يا «فاقاموا اياما (15) ؛ چند روز اقامت داشتند»، اما برخي ديگر، به مدت اقامت يا عزاداري اهل‌بيت علهيم‌السلام در شام تصريح کرده‌اند:
محمد بن جرير طبري (متوفاي 310ق)، خوارزمي (به نقل از ابومخنف)، ابن عساکر و ابن کثير مدت برپا داشتن عزاداري را در شام توسط اهل‌بيت علهيم‌السلام و زنان خاندان معاويه، سه روز مي‌دانند. (16)
قاضي نعمان مغربي (متوفاي 363 ق) مدت اقامت اهل‎بيت علهيم‌السلام را در شام يک ماه و نيم نوشته است. (17)
بسط ابن جوزي (متوفاي 654 ق) مي‌نويسد: همسران يزيد براي حسين عليه‌السلام سه روز عزاداري کردند. (18)
سيد ابن طاووس (متوفاي 664 ق) مدت اقامت اهل‌بيت علهيم‌السلام را در زندان دمشق به مدت يک ماه پذيرفته است. (19)
عماد‌الدين طبري (زنده تا 701 ق) مي‌نويسد: اهل‌بيت علهيم‌السلام هفت روز عزاداري کردند. (20)
مجلسي مي‌نگارد که اهل‌بيت‌ علهيم‌السلام هفت روز عزاداري کردند و روز هشتم يزيد آنان را خواست و بعد از دل‌جويي از آنان، ترتيب بازگشت‌شان را به مدينه فراهم کرد. (21) وي در جاي ديگر نوشته است که زنان خاندان ابوسفيان براي اهل‌بيت علهيم‌السلام سه روز عزاداري کردند.(‌22)
صرف نظر از قول قاضي نعمان که تنها قائل به اقامت يک ماه و نيم اسراء در شام است و هيچ‌کس پيش و پس از او، چنين ديدگاهي را بيان نکرده و هم‌چنين ديدگاه ابن‌ طاووس که قول به يک ماه ماندن اهل‌بيت علهيم‌السلام را در شام با تعبير «قيل» بيان کرده است، گزارش‌هاي ديگر حاکي از آن است که خاندان امام پس از آزادي، از سه روز تا يک هفته بيشتر در شام اقامت نداشته‌اند، به ويژه با توجه به اين امر که اقامت بيشتر آنان، نه تنها به هيچ رو به سود يزيد نبود، بلکه سبب بروز انقلاب و شورش مردم بر ضد دستگاه حاکم مي‌شد، از اين رو يزيد با شتاب، درصدد دل‌جويي از اهل‌بيت علهيم‌السلام برآمده، آنان را رهسپار مدينه کرد. بنابراين، بايد پذيرفت که اقامت اهل‌بيت علهيم‌السلام در شام، حداکثر بيش از ده روز نبوده است.

پي‌نوشت‌ها:
1- الاقبال، ج 3، ص 100.
2- محمد بن حبان بن احمد ابي حاتم تميمي بستي، الثقات، ج 2، ص 312 «ذيل مدخل: يزيد بن معاويه».
3- الامالي، مجلس 31، ح 3، ص 230.
4- مقتل الحسين عليه‌السلام، ج 2 ص 68.
5- الاخبار الطوال، ص 260؛ الکامل في التاريخ، تحقيق مکتب التراث، بيروت، داراحياء التراث العربي، 1408 ق، ج 2، ص 576 و تذکرة الخواص، ص 260 و 263.
6- الاقبال، ج 3، ص 89.
7- اللهوف، ص 99.
8- کتاب الفتوح، ج 5، 127- 129؛ مقتل الحسين عليه‌السلام، ج 2، ص 62.
9- الارشاد، ج 2، ص 118؛ اعلام الوري، ج 1، ص 473 و مجلسي، بحارالانوار، ج 45، ص130.
10- ابوريحان محمد بن احمد بيروني خوارزمي، آلاثار الباقية عن القرون الخاليه، ص 331.
11- زکريا محمد بن محمود قزويني، عجائب المخلوقات و غرائب الموموجودات، ص 45.
12- مصباح کفعمي، ص 510.
13- عماد الدين حسن بن علي طبري، کامل بهائي، ج 2، ص 293.
14- ابن اعثم، کتاب الفتوح، ج 5، ص 133.
15- الارشاد، ج 2، ص 122 و اعلام الوري باعلام الهدي، ج 1، ص 475.
16- طبري، تاريخ الامم و الملوک، ج 4، ص 353؛ خوارزمي، همان، ج 2، ص 81؛ ابن عساکر، ترجمة الامام الحسين عليه‌السلام، ص 238؛ ابوالفداء اسماعيل بن کثير دمشقي، البداية و النهايه، ج، ‌ص212.
17- ابوحنيفه قاضي نعمان بن محمد تميمي مغربي، شرخ الاخبار في فضائل الائمة الاطهار، ج 3، ص 269.
18- سبط ابن جوزي، تذکرة الخواص، ص 262.
19- الاقبال، ج 3، ص 101.
20- کامل بهائي، ج 2، ص 302.
21- بحارالانوار، ج 45، ص 196 و جلاء العيون، ص 409.
22- همان، جلاءالعيون، ص 405.

   دوشنبه 11 دی 1391نظر دهید »

نشست سياسي ‌با موضوع 9دي و چالش ها
با حضور جناب آقاي صفاري از هاديان سياسي سپاه پاسداران

مدرسه علميه حضرت زهرا” سلام اله عليها ” همزمان با نزديك شدن 9 دي با هدف ينش افزايي سياسي طلاب اقدام به برگزاري نشست سياسي با حضور بيش از 60 نفر از طلاب مدرسه نمودند در اين جلسه جناب آقاي صفاري به آسيب شناسي فتنه پرداختند و فتنه را خروجي هرگونه بي توجهي به فرامين ولي زمان دانستند و خاطر نشان كردند كه…(در فتنه 88 تنها خواص نبودند كه جريان فتنه راتشديد نمودند بلكه در جواب اين سوال اساسي كه چه كسي بايد نقد شود بايد گفت آيا خاتمي ها و كروب يا موسوي ها بايد نقد شوند ويا اينكه تك تك مانيز بايد مورد نقد قرار بگيريم كه چرا با كم بصيرتي خود فرامين رهبري را فرا روي خود قرار نداده ايم.و…)
اين نشست در روز چهارشنبه 6/10/91 به مدت يك ساعت در سالن اجتماعات اين مدرسه برگزارگرديد. و مورد رضايت طلاب واقع شد.

 

   شنبه 9 دی 1391نظر دهید »

نشست علمي كادر مدرسه علميه حضرت زهرا سلام اله عليها خميني شهر
با برنامه ريزي واحد فرهنگي مدرسه برخي از اعضاي كادر اداري مدرسه به اتفاق معاون فرهنگي و برخي ازاساتيد به مباحثه علمي مي پردازند، و اندوخته هاي علمي خود را در مسائل مبتلي به جامعه در اختيار يكديگر قرار مي دهند . اين نشست با هدف بينش افزايي و تعامل علمي مسئولان اجرايي مدرسه در موضوعات مختلف نظير (مسايل اعتقادي ، سياسي ، فرهنگي و فقهي و…) برگزار مي گردد. و اميد مي روند مطالب خروجي آن به صورت جزوه اي در اختيار مبلغان فعال مدرسه قرار گيرد.
اين نشست پو ياي علمي ماهي يكبار و به مدت يك ساعت تشكيل مي گردد .


موضوعات: اخبار مدرسه
   شنبه 9 دی 1391نظر دهید »

1 ... 72 73 74 ...75 ... 77 ...79 ...80 81 82 ... 101