خميني شهرهمچنان بيداراست
متولدکه شدم اسمم راتوي ثبت احوال ثبت کردند ،محل صدورشناسنامه ام را زدند خميني شهر
بزرگترکه شدم پابه عرصه ي علم ودانش گذاشتم ،وقتي حرف ازعلماوشهدا مي شد يادم مي افتاد،به 23هزارشهيد ،به سرداراعتصامي، ابراهيمي، نواب صفوی ،به آيت الله اشرفي ،آيت الله معرفت، وآيت الله جبل آملي، آیت الله فیاض ،آیت الله شیخ محمد حسین نجفی ،….
نيازنبودکه بگويند محرم است همه جا سياه پوش بود،نام حسين بر سردرهمه دلها حک شده بودتاجايي که نام شهرمان راگذاشتند حسينيه ايران ….
روزي که شيپورجنگ به صدا درآمددسته دسته سبکبالان عاشق ازپيروجوان جان به کف دست گرفتندوشربت شهادت نوشيدند….
خيابان هاي شهرما صداي پاي مردان وزنان سلحشورراهنوزبه يادداردکه بامشت هاي گره شده فريادخودرابرسرابرقدرت ها سردادند وباحجاب فاطمي سروده ي زنان برومندراآويزه عالم کردند….
سنگرمساجدومحفل نماز جمعه ماهنوز ازعطرعاشقان ولايت پراست….
سراسرشهرم جز غيرت وعفت وجوانمردي نيست اماامروزچه شده ….
چه شده که دست نامحرمان روزگار به شهرمان درازشده ؟!
مگرخبرندارندکه خميني شهري ها همچنان بيدارند!!
وافسوس که بعضي ناآگاهان روزگار بدون درنظرگرفتن سابقه تابناک خميني شهر پرده جهل تاريک خويش رابررخ پرفروغ آن کشيدند…(بزگنمایی حادثه اراذل و اوباش)
آيا با ابوجهل ها وابوسفيان ها مکه هارابدنام مي کنند؟
مردم خميني شهر همگي محمدي وحسيني اند،،جهالت ها رادرخاک بهشتي خود دفن ونابود مي کنند
موضوع : درونی کردن ارزش های اسلامی در کودکان
محقق : زیبا قصری
تاریخ دفاع : زمستان 95
چکیده
انسان دارای استعدادهای فراوانی در وجود خود می باشد. چنانچه این استعدادها به شکوفایی و فعلیت نرسد، زندگی انسان بیهوده و عبث خواهد بود. تربیت کودک به عنوان عامل رشد و پرورش دادن متربی باعث استفاده بهینه از تمامی استعدادها و نیروهای بالقوه فرد است. انسان دور از تربیت، یعنی انسان دور از حیات فرهنگی و اعتقادی، دور از کمال و پیشرفت، انسان بی هدف و بالاخره انسانی دور از انسانیت است. دین اسلام به عنوان کاملترین آیین و شریعت، بهترین راهکارها را برای تربیت نسلی پویا و موفق ارائه مینماید.
دوران کودکی زیربنای زندگی انسان به شمار میآید و بخش مهم سعادت و یا شقاوت دوران نوجوانی، جوانی و بزرگسالی در گروی شیوهی تربیت کودکی است. با توجه به اهمیت این دوران، لزوم دقت به این دوران بیش از پیش مشخص میگردد.
هر چند در این زمینه تحقیقات و تألیفات فراوانی وجود دارد ولیکن در این پژوهش سعی شده است دید جامعی به این موضوع شود و با در نظر گرفتن مقدمات تربیت، قبل از دوران بارداری، به روشهای درونی کردن ارزشها در کودکی بپردازد.
از یافته های تحقیق این است که درونی کردن ارزشهای اسلامی به عنوان بهترین روش برای تربیت و آموزش ارزشها می باشد و همچنین ضمن تعریف و دستهبندی ارزشها و اشاره به اهمیت دوران کودکی، روشهای درونیکردن ارزشهای اسلامی در مقاطع مختلف قبل از بارداری، بارداری و شیردهی و پس از شیردهی را مطرح میکند و راهکارهایی جهت تربیت فرزندان طبق آموزههای دینی ارائه شده است. نتیجه اینکه برای تربیتی مؤثر و درونی شدن ارزشها باید این فرآیند را مدتها پیش از تولد و حتی از دوران قبل از ازدواج آغاز نمود. لذا والدین هر چه در این زمینه اطلاعات بیشتری داشتهباشند و در عمل نیز دقیقتر عمل کنند، درآینده آثار مطلوب آن را بیشتر درک مینمایند.
کلید واژهها: درونی کردن، ارزش، اسلام، کودک، تربیت
صـاحـبِ اسـرارِ «سـُبْـحـانَ الَّـذی اسـري» عـلـی اسـت
مـقـصـدِ سـیـرِ رسـول از مـسـجـدُ الـاقـصـی عـلـی اسـت
طــاقِ جـفــت ابــروانــش قــابِ قـوسـیـنِ رســول
آیـــتِ حــــق در مــقــامِ قـــربِ “اَو اَدْنـی” عـلـی اسـت
شـاهـدِ مـا بـر عُـلـوّش آیـه هـای بــَیّــنــه
بـیـنِ آیـاتِ الـهـی آیـتِ کـبـری عـلـی اسـت
«قُـلْ هُـوَ الـلّـهُ اَحـد» تـفسیری از اخـلـاصِ اوسـت
در کـمـالِ بـنـدگـی یـکـتـای بـی هـمـتـا عـلـی اسـت
حـــــافـــــظِ جــــــانِ عـــلـی «فَـالـلّـه خـَیـْرٌ حـافـظـا»
حـــــافـــــظِ قـــــرآن بـه «اِنّـا نَـحْـنُ نـَزَّلْـنـا» عـلـی اسـت
آیـــتُ الـکـرســی بـــه اســـمِ اعـظـمـش مـُسْـتـَمْـسِـک اسـت
ای مـسـلــمـانــان بـــه قـــرآن “عُـروةُ الـوُثـقـی” عـلـی اسـت
شـرحِ آن را از «اَلَـمْ نـَشـْرَح لَـکَ صـَدْرَک» بـپـرس
آنـکـه شــرحِ صـدر مـی افــزود بـر طـاهـا عـلـی اسـت
سـیـرْ در «مـا فـِی الـسَّـمـوات وَ مـا فـیِ الـارض» کُـن
چـشـمِ دل وا کــن بـبـیـن پـیـدا و نـاپـیـدا عـلـی اسـت
بـا حـدیـثِ طـِیـر،تـا اوج خــدا پـــرواز کـن
آنـکـه بـا ایـن بـال مـا را میـبرد بـالـا عـلـی اسـت
«اُدْخـُلــوُهـــا بِـسـَـلـامٍ ذلِــکَ یَــوْمُ الْـخـُلــوُد»
در مـقـامِ قـــافِ قــرآن جـنّـتُ الـاَعـلـی عـلـی اسـت
از «اَلــَمْ اَعـْهـَد اِلـَیـْکُـــم یـــا بـنـی آدم» بـپـرس
تـا بـدانی در وفـای عـهـدِ حـق «اَوْفـی» عـلـی اسـت
آسـمــانِ «رَبـَّنـا اَنْـزِل عَـلـَیـْنـا مــــائـده»
سـفـــره دارِ «اَنْــــتَ خــَیـْــرُ الـرّازقـیِـن» مـولـا علی اسـت
نـورِ عـلمـش “عـَلـّم الـاِنـسـان مـَا لـم یـَعـْلـَم” اسـت
“عـَلَّـمَ الـقـرآن” عـلـی و عَلَّـمَ الْـاَسـمـَا عـلـی اسـت
لـوحِ مـحـفـوظِ خـدا “مـَن عِنـْدَه عـِلـْمُ الْـکـِتَـاب “
در دو عـالـم “یـَعْـلَـمُ الـْجـَهـْـرَ و مـا یـَخْـفـَی” عـلـی اسـت
در طـــریـقـت،رایـــتِ «اِنّــا هَـدَیْـنـاه الـسـَّبـیـل»
رهـنـمـای «اَلـَّذیـنَ جـاهَــدوا فـِیـنـا» عـلـی اسـت
اخـتـرِ تـابـنـدهء «اِنّ عَـلَـیْـنَـا لِـلْهـُــدَی»
مـاهِ ظـلـمـت سـوزِ «والـلّـیـلِ اِذا یَـغـْشـَی» عـلـی اسـت
نـوح، ایـمـن مـانـد از طــوفـان بـه یـُمـنِ نـامِ او
بـاءِ « بـِسْـمِ الـلَّـهِ مَـجـْرَیـهــَا وَمُـرْسـَیـهـَا» عـلـی اسـت
گــر چــه مــا بـیـنِ رســــولـانِ الـهـی فـرق نـیـسـت
مـعـجـزِ مـوسـی عـصـا و معجزِ طـاهـا عـلـی اسـت
در مـقــامِ صـــدق، سـلـطــانِ نـصـیـرِ مـصـطـفـی
مـالـکُ الـمـُلـکـی کـه دارد تـاجِ کـَرَّمْـنـا عـلـی اسـت
روحِ رحـمــن ، قـلـبِ قـــــرآن جـانِ یـس ، نـفـسِ فـجـر
صـاحبِ قـدر و مـعـارج، شاهـدِ اِسـری عـلـی اسـت
عـمـره و حـج و طـواف و کـعـبـه و رکـن و مـقـام
زمـزم و سـعـی و صـفـا و مـروه و مَـسـعـی عـلـی اسـت
یــا عـلـی و یــا عـظـیـم و یــا غـفـور و یــا رحـیـم
امروز که زمين و آسمان مي گريد
از بهر غريب سامرا مي گريد
جا دارد اگر كه شيعه خون گريه کند
چون مهدي صاحب الزمان مي گريد
غروب غريبانه دهمين آفتاب ولايت، بر رهروان راه مقدسش تسليت باد!
دخت نبی هستی و هم یار او ام حسینی و طرفدار او
کان کرم، معدن جود وسخا درج شرف منبع نور و صفا
دست مرا گیر که بیچاره ام کن مددی چاره به یک باره ام
در و صدف از تو نسب یافته اصل شرف از تو سبب یافته
شمع شدم، شعله شدم، سوختم درس وفا را ز تو آموختم
سوری و سنبل خجل از روی توست سوسن و گل منبعث از خوی توست
نور نبی هست هوادار تو دست علی هست نگه دار تو
<< 1 ... 32 33 34 ...35 ...36 37 38 ...39 ...40 41 42 ... 101 >>