« من شيطان هستم | نفوذ فرهنگی » |
روان شناسي مردم كوفه
(دوران امام علی،امام حسن،امام حسین) علیهم السلام
کوفه از شهر های اصیل اسلامی است که در سال 17-18 هجری به دستور خلیفه دوم ، توسط سعد ابن ابی وقاص شکل گرفت . پس از آن مردم از قبایل مختلف عرب و عجم در آن سکنی گزیدند که هر کدام دارای عقاید مختلف بودند .
حضرت علی علیه السلام این شهر را مرکز خلافت خود قرار داد . کوفیان حضرت علی علیه السلام را لبیک گفتندودر آغاز راه او را همراهی کردند ولی به تدریج از خود ضعف و سستی نشان دادند و حَضرت کراراً مردم کوفه را به خاطر کوتاهی و کناره گیری مورد مذمت قرار داد و سرانجام چون از کمک و حمایت آنها ناامید شد نفرینشان کرد. بعد از شهادت علی علیه السلام، امام حسن علیه السلام به مقام خلافت برگزیده شد .
مردم کوفه همه با او بیعت کردند ولی بتدریج او را تنها گذاشتند . و سرداران سپاهش فریب معاویه را خورده و به خیل دشمن پیوستند . حضرت وقتی پراکندگی اصحابش و در هم ریختگی سپاهش را دید با شناختی که از برخوردهای مختلف این مردم با پدرش داشت که هر روز به نوعی رفتار می کردند از حکومت کناره گرفت . اما در کوفه با مرگ معاویه و بیعت نکردن امام حسین علیه السلام با یزید، شیعیان کوفه امام حسین علیه السلام را به کوفه دعوت کردند و لی به خاطر صفات منفی و خصوصیاتی که در آنها شکل گرفته بود از جمله پیمان شکنی و تناقض در سیره و گرفتار و از طرفی فشار و اختناق دستگاه حاکمان بنی امیه ، با یک چرخش ، تمام سوابق درخشانی را که در جنگهای امیر المؤمنین نشان داده بودند زیر پا گذارده و به جنگ فرزند رسول خدا شتافتند ، و بعد از آن نادم و پشیمان شدند .
مردم کوفه آدم های عجیبی هستند ، نه از دنیا دل می کنند و نه می توانند دینشان را زیر پا بگذارند ، دائماً مذبذب و در صحنه امتحان ناموفق هستند باورهای دینی مردم کوفه تحریف شده بود و جامعه از مسیری که پیامبر ترسیم کرده بود منحرف شد .
شخصیت اسلامیشان را از دست دادند و دنیا طلب و رفاه زده شده بودند که این انحرافات عللی داشت .
از جمله علل روانی و شخصیتی، علل اقتصادی ، علل اجتماعی ، محیطی و جمعیتی و علل سیاسی .
هر امتی که مانندکوفه ادعای دینداری دارد باید در دین داری خود پاکباز باشد و نگذارد حوادث کوفه تکرار شود و با بصیرت لازم و شناخت حق از باطل تا لحظه آخر در کنار امام بماند.
فرم در حال بارگذاری ...