« میلادفرخنده | عطر نارنج وآرامش اعصاب » |
سلام سرزمين مقدس! سلام واژه بى پيرايه! و درود بر تو اى جارىِ تاريخ شيعه!
خاك مطهر عشق! چشمه ناميراى شرف! سرآغاز زلال ولايت! اى ابديت يافته در شرقى ترين جغرافياى انسان!
و اى آقاى من! امير همه چشم هاى خسته و دل هاى شكسته! موسيقى معنويت انسان!
بالا بلندى كه هيچ كس قله عبوديت ترا فتح نخواهد كرد!
مرد برتر تمام قرون و اعصار!
اى از ازل تا ابد، ريشه دارترين نخل صبورى!
و اى شاهد شهيد مرثيه نخوانده بر نازنين ترين بانوى جهان!
پرچم ولايت مفتخر به علمدارى توست و تشيع هميشه مرهون مروّت بى بديل ات!
اينك اى ابرهاى متراكم بباريد! درختان درهم فرو رفته به گردش درآييد!
آوازهاى سرخ در گلو مانده!
شن هاى سر فرو برده در تشنه ترين خاك ها بنوازيد!
همنوايى جاودانه ماه و خورشيد ديدنى ست
تلاطم يكدست قلبها و حزن شادى برانگيز چشم ها مثال زدنى ست!
امينى كه امانت بر دوش نگرفته كوه ها را بى دريغ بر شانه هاى بستر و بازوان آهنين خود تحمل كرده بود، اينك اين موهبت بزرگ و رسالت شيرين را به على مى سپارد.
به مردى كه… يكه تاز عرصه خيبر
مردى كه پاك و سرفراز و مطهر
مردى… ستون خانه زهرا «س»
تفسير عارفانه زهرا «س»
و اينك قرنها از بارش خورشيد على و عطر توحيدى خدا مى گذرد. و اينك قرنها از سپيدى عيدى مى گذرد كه تيرگى منكران را بر مى آشوبد و ظلمات سينه ها را درهم مى شكند و انحصار توحيد را در شيشه هاى كفرآلود تا بمعنى آورد. و اينك سلام بر تو اى مردى كه… هميشه مرد!
سلام بر تو اى مردى كه… پيروز هميشه تاريخ!
و درود بر تو اى پدر لحظه هاى سرخ حقانيت شيعه
فرم در حال بارگذاری ...