« عرضه خود به امير المومنين عليه السلام | lمهمان خدا » |
در ادامه مهارتهاي زندگي ،آخرين مهارت ، توانايي در انتخاب هدف مي باشد كه اهميت فراواني دارد:
6.مهارت و توانايي در انتخاب هدف: هدف عبارتست از.
«آنچه در جهت دستيابي به آن ميکوشيم.» اهداف چه کوتاه مدت باشند «چه طي يک روز يا چند » و چه بلند مدت (در ماهها يا سالهاي زندگي) چهارچوبي را براي تصميم گيريهاي ما فراهم ميآورند و آگاهي ما را نسبت به خود افزايش ميدهند. براي رسيدن به هدف ما بايد ملاکهايي را در نظر گرفت: الف - اهداف بايد مشخص و ويژه باشند: يعني افراد بايد پيش خود مشخص کنند، کدام هدف مدنظر است. مثلا اگر پزشک شدن را در آينده يک هدف براي خود در نظر گرفتيم، طبيعي است که در راستاي رسيدن به آن بايد تلاش کنيم. قدر مسلم کسي که در رشته علوم انساني تحصيل ميکند، ديگر هدفي به نام پزشک شدن براي او منتفي است. چون انتخاب او با آنچه به عنوان هدف در نظر گرفته شده هيچ گونه همخواني و تناسبي ندارد. براي پزشک شدن تحقيقا بايد در رشته علوم تجربي تحصيل کرد و در همان رشته فارغ التحصيل شد. البته مثال فوق صرفا جهت روشن شدن مطلب بيان شده است و در اين راستا ميتوان مثالهاي متعدد و بيشماري را ذکر کرد.
الف ـ زمان لازم براي دستيابي به اهداف را تخمين بزنيم: همانطور که گفته شد بعضي اهداف کوتاه مدت ولي بعضيها دراز مدت هستند. اهداف کوتاه مدت ميتوانند خواسته هاي فوري ما را تحقق بخشند ولي اهداف دراز مدت زندگي آيندهمان را سامان ميدهند. بعضي اوقات ضرورت دارد براي به دست آوردن و تحقق بخشيدن به اهداف دراز مدت از خواستهها و تمايلات روزانه خودمان صرفنظر کنيم. مثلا وقتي زمان امتحان فرا رسيده مسلم است بايد از بسياري تمايلات شخصي زودگذر مثل رفتن به تفريح، بازي کردن، سرگرمي و قدم زدن با دوستان و … دست کشيد. چون خواندن کتابهاي درسي و مطالعه موثر آن شما را در رسيدن به اهداف دراز مدت (هرچه که باشد) ياري ميکند.
ب ـ اهدف بايد منطقي و دست يافتني باشند: عقل سليم حکم ميکند هدفي که فرد براي خود در نظر ميگيرد با تواناييها و خصوصيات جسمي، عقلي، عاطفي، اجتماعي و خانوادگياش هماهنگ بوده و راه دسترسي به آن نسبتا ساده باشند. اهداف جاه طلبانه و غير قابل دسترس نه تنها فرد را از دست يافتن به آن با شکست مواجه مينمايد، بلکه سبب ساز ناکاميها و افسردگيهاي افراد خواهند بود. از قديم گفتهاند: « با يک دست نميتوان دو تا هندوانه برداشت» اين ضرب المثل دقيقا به محدوديت توانايي انسان در همه ابعاد وجودش اشاره دارد. ما انسانها ظرفيت محدود و در عين حال متفاوتي از هر لحاظ داريم. مثلا کسي که رشتهاي را انتخاب مينمايد که شرايط آن رشته داشتن تفکر قوي و قواي استدلالي محکم است، چنانچه کسي فاقد اين توانايي باشد، قطعا در اين رشته با شکست مواجه خواهد شد و يا برعکس شغلي که لازمهاش داشتن هيکل درشت و عضلات قوي است، يک فرد ضعيف الجثه نمي تواند دوام بياورد و در نتيجه چه بسا با شکست مواجه شده و ناکامي و واماندگي و مشکلات ديگر براي او به ارمغان ميآورد.
ج - تفکر مثبت داشته و در حال حرکت به جلو باشيم: رسيدن به اهداف از قبل طراحي شده نيازمند حرکت و فعاليت در جهت رسيدن به آن ميباشد. چنانچه کسي در ذهن خود هدفي را متصور شد اما هيچ فعاليتي انجام نداد، در واقع انتخاب يا عدم انتخاب هدف هيچ فرقي با هم ندارند. بايد بدانيم رسيدن به اهداف با حرف زدن و شعار دادن به هيچ وجه ميسر نيست. بايد آستينها را بالا زد و در جهت رسيدن به هدف از هيچ کوششي فرو گذار نکرد. چرا که به قول مولانا: «عاقبت جوينده يابنده بود چون که در خدمت شتابنده بود»
نشستن سر جاي خود و هيچ گونه کوشش و تلاش نکردن و فقط در فکر هدف خاصي بودن هيچ دردي را دوا نمي کند. البته کساني که واقعا در جهت رسيدن به اهداف تلاش مي کنند لازم است داراي تفکر و گرايشي مثبت نسبت به ان باشند و هميشه با توکل به خدا و کنار زدن افکار منفي در رسيدن به اهداف خود عجله به خرج ندهند که خدا با صابران است.
فرم در حال بارگذاری ...