« هفته وحدت از ديدگاه مقام عظماي ولايت | خوني كه خورد در همه عمر از گلو بريخت. » |
مهار تهاي زندگي
مهارتهاي زندگي همانطور که ميتوان از عنوان آن فهميد، روشها و شيوه هاي ضروري براي يک زندگي سالم و سازنده است. به عبارت بهتر اين مهارتها مجموعهاي از تواناييها هستند که سبب سازگاري ما با محيط و شکلگيري رفتارهاي مثبت و مفيد ميگردند. اين تواناييها ما را قادر ميسازند که نقش مناسب خود را در جامعه به خوبي ايفا نموده و بدون اينکه به خود يا به ديگران آسيب برسانيم. با خواستهها و انتظارات و مسائل و مشکلات روزانه بويژه در روابط خود با ديگران به شکل موثرتري روبرو شويم. مهارتهاي زندگي و نحوه کسب آن متنوع و مختلف هستند و به جهت رعايت اختصار و پرهيز از اطاله کلام با تعداد از آنها آشنا شده و به توضيح هر يک از آنها ميپردازيم:
1ـ مهارت تصميم گيري صحيح در زندگي: همه ما در زندگي روزانه با موقعيتهايي مواجه ميشويم که ناچار به تصميم گيري هستيم. بعضي اوقات اين تصميم گيري بسيار ساده و مربوط به مسائل عادي زندگي ماست. براي مثال: نوجواني تصميم ميگيرد از پول توجيبي خود يک عدد ساندويچ از بوفه مدرسه خود بخرد. يا هر کدام از ما تصميم ميگيريم به منظور رسيدن به مکان خاصي از اتوبوس استفاده کنيم يا از تاکسي يا از سواريهاي کرايهاي و يا از مترو. همين طور است دانش آموزي که تصميم ميگيرد از حالا به بعد شاگرد مرتب و منضبطي باشد. اين مثالها و مسائل بسيار ديگر جزو کارهايي است که براي ما خيلي اهميت ندارد و چندين مورد از اين دست تصميم گيري ها در زندگي روزانه اتفاق ميافتد. اما زماني هم هست که تصميم گيري در مورد يک موضوع ميتواند سرنوشت زندگي فرد را در جهت مثبت يا منفي (از نظر خودش) عوض کند. مثلا نوجواني که در پايان سال اول متوسطه انتخاب رشته مينمايد، با اين کار مسير زندگي تحصيلي آيندهاش را ترسيم ميکند. در مراحل بالاتر همين فرايند ميتواند در مورد شغل آينده، انتخاب همسر و… مصداق داشته باشد. با اين پيش زمينه حال ميخواهيم بدانيم تصميم گيري چيست؟ و چه فرايندي را ميتوان براي آن مدنظر قرار داد؟ اعتقاد بسياري از روان شناسان اين است که تصميم گيري ميتواند شاخص مهمي براي شناخت رشد عقلي، عاطفي، اجتماعي و رواني افراد باشد. به عبارت بهتر کسي که بتواند در زندگي فردي، تحصيلي، شغلي، خانوادگي و اجتماعي خود بهترين تصميم را بگيرد، ميتوان گفت که او از نظر ذهني و عقلي و ساير جنبهها به رشد مطلوب رسيده است. اما اگر کسي نتواند تصميم مناسبي اتخاذ نمايد، احتمالا هنوز به رشد عقلي مناسب دست پيدا نکرده است.
روشن است که از هر کس نمي توان انتظار تصميم گيري صحيح و عاقلانه داشت. کسي که درباره موضوعي تصميم ميگيرد، اولا بايد نسبت به موضوع مورد انتخاب آشنايي و آمادگي کامل داشته باشد. ثانيا، نقاط قوت و ضعف پيامد تصميم گيريهاي خود را پيش خود سبک و سنگين نموده و طبيعتا آن چيزي که بيشترين نفع و کمترين ضرر را به همراه دارد، انتخاب کند و ثالثا از روي عقل و اراده تصميم گرفته باشد، تا بعدا مجبور به تغيير موضوع نباشد.
حداقل دو عامل تصميم گيري انسان در ارتباط با موضوعي دخيل هستند: الف- سودمندي: يعني يک فرد جهت اتخاذ تصميمي فکر سود و زيان آن را ميکند. به عبارت بهتر موضوع مورد تصميم تا چه انداز براي فرد ميتواند منفعت و يا حداقل جذابيت داشته باشد. البته يک چيز را نبايد فراموش کرد و آن اينکه يک چيز ممکن است براي يک فرد مهم و جذاب و براي فرد ديگر کاملا بياهميت باشد.
ب - احتمال موفقيت: چنانچه فردي براي تصميم در مورد موضوعي احتمال موفقيت را بيشتر بداند، نسبت به انجام تصميم در آن مورد هيچ ترديدي به خود راه نخواهد داد و بر عکس احتمال شکست در هر کاري انسان را دچار ترديد و دو دلي مينمايد.
با توجه به اينکه همه افراد آگاهيهاي لازم در مورد مسائل مختلف را در اختيار ندارند بهتر است در اخذ تصميم از تجارب افراد آگاه و راهنمايي و مشورت انسانهاي متخصص در امور مختلف بهره مند گردند.
اصغر تنكابني - روانشناس تربيتي
فرم در حال بارگذاری ...