« مولای مناکبرنیکوخصال »


من از تبار تشنه غروبهاى انتظار
که سبز مى‏تپد دلم به شوق دیدن بهار
بیا میان ذهن این همیشه‏هاى شب به دوش
نهال روشن سپیده را، تو مهربان، بکار
بیا براى آسمانِ خسته سکوت پوش
نوید بال بالِ آبى پرنده‏اى بیار
بیا بخوان دوباره قصه قشنگ آسمان
به گوش بالِ بسته کبوتران این دیار
تمام لحظه‏هاى ما، غبار غم گرفته‏ان
د مگر به یمن چشم تو فرو نشیند این غبار

 



   پنجشنبه 22 خرداد 1393


فرم در حال بارگذاری ...