« خواص خرما | بررسي رفتار هاي زنان در مقياس فردي - خانوادگي- خانوادگي » |
آمادگي نظامي
امر بسيار جالب و بسيار مهم، امر آمادگي نظامي در عصر انتظار است. مومن منتظر بايد هميشه آمادگي نظامي و نيرويسلحشوري داشته باشد تا به هنگام طلوع حق به صف پيکاران رکاب آنحضرت بپيوندد امام صادق(ع) فرمودند: «ليعدن احدکم لخروجالقائم و لو سهما فان الله اذا علم ذلک من نيته رجوت لان ينسي في عمره حتي يدرکه و يکون من اعوانه و انصاره» ميبايست هر يک ازشما براي قيام قائم، اگر چه يک تير تهيه کند. همانا خداوند هنگامي که اين نيت را در او ميبيند اميدست که عمرش را طولاني سازد تاآنکه او را دريابد و از ياران و ياوران او باشد
در گذشته شيعيان به اين امر توجه بيشتري داشتند تا جايي که برخي شمشير يا سلاحي ديگر در خانه نگاه ميداشتند. به بعد انساني اينکار بنگريد! انسان در مدت عمر خود اسلحه داشته باشد که به هنگام ظهور منجي انسانيت و گسترندهي اصول عدالت و در هم کوبندهي جباران به او بپيوندد و براي نجات بشريت مظلوم و انسانيت محروم به پا خيزد. اين چه زلال جاري و چه باور تابناکي است
اخلاق اسلامي
معلوم است که اين بعد نيز بايد در جامعهي منتظر حضور محسوس داشته باشد. جامعهي منتظر بايد جامعهاي اسلامي باشد و بزرگترينوجه تمايز جامعهي اسلامي از ديگر جامعهها همان اخلاق نوراني اسلام است. انسان منتظر بايد داراي اخلاق اسلامي باشد و جامعهيمنتظر بايد مظهر اخلاق اسلامي باشد. امام جعفر صادق(ع) در حديثي که بخشي از آن ذکر شد ميفرمايد: هر کس خوش دارد در شمار اصحاب قائم باشد بايد در عصر انتظار مظهر اخلاق نيک اسلامي باشد. چنين کسي اگر پيش از قيام قائمدرگذرد، پاداش او مانند کساني باشد که قائم را درک کنند و به حضور او برسند پس (در دينداري و تخلق به اخلاق اسلامي) بکوشيد و درحال انتظار ظهور حق به سر بريد .اين (کردار پاک و افکار تابناک) گوارا باد بر شما اي گروهي که رحمت خدا شامل حال شماست
و اينکه تاکيد شده است که شيعه بايد« زَين »امامان خود باشد نه «شَين» آنان، رعايت آن در عصر انتظار به صورتي موکدتر لازم است. شيعهبايد با رفتار انساني و اخلاق محمدي- علوي و فضائل جعفري، همواره مايهي زينت و افتخار و آبروي ائمهي طاهرين باشد نه مايهي ننگآنان. بايد طوري باشد که ائمه بتوانند به شيعيان خود افتخار کنند و اين رعايت در دوران غيبت امام به احترام امام واجبتر است
تمرين و رياضت
منتظران با اخلاص در مرحله ي تربيت نفس و خود سازي به امر ديگري نيز بايد توجه کنند توجهي عميق. آن امر، تمرين زندگي است ساده و خشن و دور از رفاه و تن آساني، تا بدينگونه با زندگي پيشواي قيام هماهنگ گردند و تاب پيروي از او پيدا کنند.
هيچگونه ضعفي و سستي و اميال و علايقي نبايد شخصيت صخره سانِ انسان منتظر را دستخوش قرار دهد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «درباره ي خروج قائم، خيلي عجله داريد، هان! به خدا سوگند، او جامه ي مويين مي پوشد و نان جوين مي خورد.
روزگار قيام او، روزگار به کار بردن شمشير است . . . او شبانگاهان به دردمندان و نيازداران سر مي زند و روزها به نبرد در راه دين مي پردازد. . .»
آري درد آشنايان! به همراهي آن پيشواي درد آشنا به پا مي خيزند و جباران را با مجاهده و جنگ، در پرتو ياري و نصر خدايي، از ميان بر مي دارند و خود مانند محرومترين محرومان زندگي مي کنند. خوراکي خشک و اندک مي خورند و جامه اي خشن و کم بها مي پوشند. اينسان رفتار مي نمايند تا محروميت را از جهان بردارند.
تقيد مکتبي
يکي از ابعاد مهم در فلسفه ي عالي تشيع تقيد به مکتب و خط مکتب است در صخرهي استوار اعتقادات شيعي به تعبير ديگر تولي وتبري متابعت محبتآميز از حق و دستورات اهلبيت در تمامي شؤون و مخالفت خصمانه با ناحق و دوري از دشمنان خدا و اهل بيت(ع)
اين است شعار شيعه در طول تاريخ شيعه فقط دين خدا را ميشناسد و به آن عشق ميورزد و هيچ گونه انعطافپذيري در برابر دشمناندين در سراسر وجودش راه ندارد پيامبراکرم(ص) فرمودند «خوشا به حال منتظراني که به حضور قائم برسند آنان که پيش از قيام او نيزپيرو اويند با دوست او عاشقانه دوستند و موافق و با دشمن او خصمانه دشمنند و مخالف.
عدل و احسان
مسالهي ديگري که مسلمان منتظر بايد به آن اهميت بسيار بدهد و در تحقق و گسترش آن بکوشد ،عدل و احسان است. يکي از شعارهاي سرلوحهاي در قرآن کريم اين شعار سترگ است: ان الله يامر بالعدل و الاحسان: خداوند به اقامهي عدل و اشاعهي احسان امر ميکند
سخن از عدالت و دادگري در اسلام و قرآن، اصلي است بنيادي و همهگير که نيازي به توضيح ندارد. اهميت اين اصل تا آنجاست که دربسياري از احکام فقهي و عبادي نيز به گونهاي به لزوم عدالت بر ميخوريم. از جمله در نماز جماعت که ميگويند پيشنماز بايد عادلباشد و اين عدالت که در پيشنماز شرط است نيز به نوعي ترک ظلم است نسبت به نفس و نسبت به غير
اين است که منتظران ظهور دولت حق و حکومت عدل که دينشان اسلام است و کتابشان قرآن و نخستين امامشان علي بن ابيطالب است(يعني تجسم اعلاي عدالت و دادگري) و خود، در انتظار تحقق حکومت عدل جهاني به سر ميبرند بايد پيوسته نمونهي اين عدل وعدلطلبي باشند و اين چگونگي را نشان دهند و جامعهي خويش را از احسان سرشار سازند بايد جامعهي آنان نمونهي آن عدل و داديباشد که از آن دم ميزنند و منتظر ظهور ابعاد ملي و جهانگير آنند
ميشود جامعهاي ،خود را منتظر حکومت عدل جهاني بداند و خود در محيط خود در روابط خود در معاملات و حقوق و قوانين خودعدالت را عملي نسازد و رعايت نکند و به عدل و داد نگرايد و از عدل و داد طرفداري نکند و در راه آن به پا نخيزد و نشاني از بسط وعدل و احسان در آن جامعه نباشد؟ اين امر چگونه ميتواند بود؟ و اگر باشد صدق اينگونه مردمي در انتظار از کجا نمودار خواهدگشت؟
نگهباني ايمان
يکي از ابعاد عظيم تکليف حساس و بزرگ در روزگاران غيبت و انتظار، حفظ دين و نگهباني مرزهاي عقيدتي و حراست باورهاي مقدساست. جامعهي منتظر نبايد دربارهي اين امر عظيم سستي روا بدارد
لازم است فروغ ايمان و نور يقين و پرتو عقيدهي به حق و تشعشع اعتقادات راستين همواره در دل و جان مردم محفوظ باشد و پيوستهژرفتر و ژرفتر شود و بارورتر و بارورتر گردد
لازم است جان و دل نوباوگان و نوجوانان و جوانان، هر دم در برابر تابش اعتقادات حقه قرار گيرد و از اين تابش و تجلي آکنده گردد
لازم است ايمان جزء وجود آنان و مايهي تقوم هويت اصلي آنان باشد تا کمکم حق و فداکاري در راه اعتلاي حق چون خون همهي وجودآنان را گرم کند و چون روح جوهر حيات آنان باشد
لازم است سعي شود تا ايمان اعتقادي با ايمان عملي در آنان اتحاد يابد و از نخستين سنين تکليف و توجه بعد عمل به احکام نيز عملدرست در زندگاني آنان حضور قاطع بيابد
در روزگار غيبت امام و طولاني شدن عصر انتظار ممکن است شبهههايي در ذهن برخي بيابد يا شياطين پنهان و شياطين آشکار به سستکردن پايههاي اعتقادي کساني بويژه جوانان برخيزند. بايد در برابر اين شبههها مقاومت کرد و آنها را از ذهنها و دلها زدود .همچنين مطالب و مسائلي در روند زمانه و تحولات زندگي بشر و پيدا شدن افکار و مسلکها ،بروز ميکند که ممکن است ظلمتهاي فکري بيافريند و بهايمانها و روشناييهاي قلوب زيان برساند بايد در برابر اين مطالب و مسائل نيز پايدار بود و پايداري کرد و در رد و رفع آنها و روشن کردنپوچي آنها به کوشش برخاست
بطور کلي حوزههاي علمي و اعتقادي و نگهبانان ميراث قرآني و فرهنگ تربيتي اسلامي، بايد در برابر همهي اين تهاجمات پايداري کنندو به تناسب هر مورد به دفع اين زيانها و خطرها بپردازند. اينهمه تاکيد که در احاديث دربارهي حفظ ايتام آل محمد(ع) شده است، قسمتياز آن تاکيدها ناظر به اين بعد است، بعد اعتقادي. اين ايتام، ايتام معنوي و تربيتي هستند و اين حفظ، -از جمله- حفظ اعتقاد ديني و تربيتديني است در تودهها، بويژه در جوانان و نوجوان. و اينهمه که اهميت دادهاند به پاسداري از مرزهاي اعتقادي و گفتهاند عالمان ،حافظ دينو نگهبانان عقايد مردم از انحراف، “پاسداران” مرزهاي دينند، اينها همه در آن صورت است که اين نگهباني و پاسداري به نحو احسن بهعمل آيد
حفظ و گسترش اعتقاد ديني و شناخت درست اعتقادي و عملي که وسيلهي تشخيص حق از باطل است در روزگار متصل به ظهور مفيدتر بلکه لازمتر است. چنانکه در احاديث رسيده است و اين بدان علت است که تنها دارندگان عقيده و عملند که در مسائل و حوادثپيش از ظهور گم نميشوند و دچار ترديد نميگردند و حق را تشخيص ميدهند. آري آنان که اعتقاد صحيح و عمل صالح داشته باشند بهتصديق و تاييد مهدي(ع) مبادرت ميکنند و به سعادت بزرگ ميرسند. اين است که تا به هنگام ظهور مهدي يعني هنگامي که فرياد او بهگوش همگان برسد بايد اعتقاد صحيح و عمل صالح در مردم منتظر حفظ گردد
در احاديث و تعاليم از اهميت ايمان در عصر غيبت به گونههايي عجيب ياد شده است و منتظران مومن داراي مقام و منزلت شمشيرزنان در رکاب پيامبر دانسته شدهاند از اين بالاتر پيامبر اکرم آنان را برادران خود خوانده است. همچنين از نظر خردمندي و بصيرت واعتقاد و اخلاص، مورد ستايش بسيار قرار گرفتهاند. دلهاي منتظران مومن در سخن امام صادق(ع) که سپس نقل خواهد شد چونان “قنديلهاي روشن” توصيف شده است.
پيامبر اکرم(ص) خطاب به اصحاب:
… شمايان اصحاب منيد، ليکن برادران من مردمي هستند که در آخرالزمان ميآيند. آنان به نبوت و دين من ايمان ميآورند با اينکه مرا نديدهاند… هر يک از آنان اعتقاد و دين خويش را با هر سختي نگاه ميدارد چنانکه گويي درخت خار مغيلان را در شب تاريک با دست ،پوست ميکند. با آتش بر دوام چوب داغ را در دست نگاه ميدارد. آن مومنان مشعلهاي فروزانند در تاريکيها. خداوند آنان را از آشوبهايتيره و تار (آخرالزمان) نجات خواهد داد. لاحدهم اشد بقية علي دينه من خرط القتاد في الليلة الظلماء او کالقابض علي جمر الغضا اولئکمصابيح الدجي ينجيهم الله من کل فتنة غبراء مظلمة
دينداري
از ويژگيهاي انسان منتظر دينداري است و ديانت پيشگي، جز اين نمي توان تصور کرد. انسان در دوران غيبت، بايد با مواظبت بيشتر، به امر دين خود، و به دينداري و صحّت اعمال خود بپردازد و از هر گونه سستي، انحراف دوري گزيند و در خط صحيح قرار گيرد و دائماً متوجه و متوسل به امام خود باشد امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمود: «براي صاحب الامر غيبتي طولاني است; در اين دوران هر کسي بايد تقوي پيشه کند و چنگ در دين خود زند».
آمادگي نظامي: امر بسيار جالب و بسيار مهم امر آمادگي نظامي در عصر انتظار است. مؤمن منتظر بايد هميشه آمادگي نظامي و نيروي سلحشوري داشته باشد تا به هنگام طلوع حق، به صف پيکارگران رکاب آنحضرت بپيوندد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «لِيُعِدَّنَّ أحدُکم لخروج القائم ولو سهماً فإنّ اللّه إذا علم ذلک من نيّته رجوتُ لأن ينسئ في عمره حتّي يُدرکُه ويکون من أعوانه وأنصاره» مي بايست هر يک از شما براي قيام قائم اگر چه يک تير تهيه کند. همانا خداوند هنگامي که اين نيت را در او مي بيند اميدست که عمرش را طولاني سازد تا آنکه او را دريابد و از ياران و ياوران او باشد.
در گذشته شيعيان به اين امر توجه بيشتري داشتند تا جايي که برخي شمشير يا سلاحي ديگر درخانه نگاه مي داشتند.
به بعد انساني اين کار بنگريد! انسان در مدت عمر خود اسلحه داشته باشد که به هنگام ظهور منجي انسانيت و گسترنده ي اصول عدالت و در هم کوبنده ي جباران به او بپيوندد و براي نجات بشريّت مظلوم و انسانيّت محروم به پا خيزد. اين چه زلال جاري و چه باور تابناکي است. آفرين بر اين اعتقاد و آمادگي.
تمرين و رياضت
منتظران با اخلاص در مرحله ي تربيت نفس و خود سازي به امر ديگري نيز بايد توجه کنند توجهي عميق. آن امر، تمرين زندگي است ساده و خشن و دور از رفاه و تن آساني، تا بدينگونه با زندگي پيشواي قيام هماهنگ گردند و تاب پيروي از او پيدا کنند.
هيچگونه ضعفي و سستي و اميال و علايقي نبايد شخصيت صخره سانِ انسان منتظر را دستخوش قرار دهد. امام صادق ـ عليه السلام ـ فرمودند: «درباره ي خروج قائم، خيلي عجله داريد، هان! به خدا سوگند، او جامه ي مويين مي پوشد و نان جوين مي خورد.
روزگار قيام او، روزگار به کار بردن شمشير است . . . او شبانگاهان به دردمندان و نيازداران سر مي زند و روزها به نبرد در راه دين مي پردازد. . .»
آري درد آشنايان! به همراهي آن پيشواي درد آشنا به پا مي خيزند و جباران را با مجاهده و جنگ، در پرتو ياري و نصر خدايي، از ميان بر مي دارند و خود مانند محرومترين محرومان زندگي مي کنند. خوراکي خشک و اندک مي خورند و جامه اي خشن و کم بها مي پوشند. اينسان رفتار مي نمايند تا محروميت را از جهان بردارند.
فرم در حال بارگذاری ...