« نشست علميجامعه ارباً اربا »

فقهاي دين بر چه اساسي در زمان غيبت کبري بر ديگران ولايت دارند؟


يکي از دلايل نقلي ولايت فقيه، علاوه بر دلايل عقلي آن، روايت امام صادق عليه السلام است که فرمود: « ينظر ان الي من کان منکم ممن قد روي حديثنا و نظر في حلالنا و حرامنا و عرف احکامنا فليرضوا به حکما فاني قد جعلته عليکم حاکما فاذا حکم بحکمنا فلم يقبله منه فانما استخف بحکم الله و علينا رد و الراد علي الله و هو علي حد الشرک بالله؛ نگاه کنند به هر کس از شما که راوي حديث ماست و در حلال و حرام صاحب نظر است و احکام ما را مي داند پس حاکميت او را بپذيرند؛ زيرا من او را بر شما حاکم قرار دادم، پس هرگاه مطابق حکم ما حکم کند و از او پذيرفته نشود، امر خداوند خوار شمرده شده است و ما ( اهل بيت ) را رد کرده اند و رد کردن ما، رد کردن خداوند است و آن شخص به منزله مشرک است ».(1)
لذا اين ولايت را ائمه معصومين عليهم السلام ساليان طولاني قبل از نيابت خاصه به فقها داده اند.
به تصريح اين نوع روايات(2) مجتهد جامع الشرايط حتي در زمان حضور امام معصوم و در همان شهر مي تواند فتوا بدهد و مردم موظف اند از او اطاعت کنند. بنابراين،‌ ولايت فقيه ويژه دوران غيبت نيست که ادامه نيابت خاصه باشد. آري، هنگام حضور امام، رهبري جامعه بر عهده اوست و فقها ياوران امام هستند، اما در نبود ظاهري ايشان،‌ رهبري جامعه نيز بر عهده فقيه جامع الشرايط است. اما اين امر، سعه و ضيق ولايت است، نه اصل ولايت.
پي نوشتها :
1.کافي ، ج1، ص 67، حديث 10.
2. در يک روايت امام باقر عليه السلام با آن که خود در مدينه است، به ابان بن تغلب مي فرمايد » « در مسجد مدينه بنشين و فتوا بده »؛ ( وسائل الشيعه، ج20، ص116 ) در روايت ديگر مي فرمايد: «‌ بر ديگران واجب است از فقها تقليد کنند »؛ ( وسائل الشيعه، ج18، ص 95 ).


موضوعات: عمومی
   شنبه 9 دی 1391


فرم در حال بارگذاری ...