خميني شهرهمچنان بيداراست
متولدکه شدم اسمم راتوي ثبت احوال ثبت کردند ،محل صدورشناسنامه ام را زدند خميني شهر
بزرگترکه شدم پابه عرصه ي علم ودانش گذاشتم ،وقتي حرف ازعلماوشهدا مي شد يادم مي افتاد،به 23هزارشهيد ،به سرداراعتصامي، ابراهيمي، نواب صفوی ،به آيت الله اشرفي ،آيت الله معرفت، وآيت الله جبل آملي، آیت الله فیاض ،آیت الله شیخ محمد حسین نجفی ،….
نيازنبودکه بگويند محرم است همه جا سياه پوش بود،نام حسين بر سردرهمه دلها حک شده بودتاجايي که نام شهرمان راگذاشتند حسينيه ايران ….
روزي که شيپورجنگ به صدا درآمددسته دسته سبکبالان عاشق ازپيروجوان جان به کف دست گرفتندوشربت شهادت نوشيدند….
خيابان هاي شهرما صداي پاي مردان وزنان سلحشورراهنوزبه يادداردکه بامشت هاي گره شده فريادخودرابرسرابرقدرت ها سردادند وباحجاب فاطمي سروده ي زنان برومندراآويزه عالم کردند….
سنگرمساجدومحفل نماز جمعه ماهنوز ازعطرعاشقان ولايت پراست….
سراسرشهرم جز غيرت وعفت وجوانمردي نيست اماامروزچه شده ….
چه شده که دست نامحرمان روزگار به شهرمان درازشده ؟!
مگرخبرندارندکه خميني شهري ها همچنان بيدارند!!
وافسوس که بعضي ناآگاهان روزگار بدون درنظرگرفتن سابقه تابناک خميني شهر پرده جهل تاريک خويش رابررخ پرفروغ آن کشيدند…(بزگنمایی حادثه اراذل و اوباش)
آيا با ابوجهل ها وابوسفيان ها مکه هارابدنام مي کنند؟
مردم خميني شهر همگي محمدي وحسيني اند،،جهالت ها رادرخاک بهشتي خود دفن ونابود مي کنند
ليله الرغائب
گر چه تمام ماه رجب، نزد خداوند و اولیاء الهی عزیز و
ارجمند است اما برخى از اوقات آن، فضیلت ویژه اى دارد
مثلا اولین شب جمعه ماه رجب، داراى امتیازى بزرگ
است. پیامبر اسلام(ص) مى فرماید: از اولین شب جمعه
ماه رجب غافل نشوید، فرشتگان آن را «لیلة الرغائب»
مى نامند. چرا که وقتى یک سوم از شب گذشت، هیچ
فرشته اى نیست مگر اینکه در کنار کعبه مشرفه آید
آنگاه خداوند نظر مرحمت به آنان کند و فرماید:
فرشتگانم! هر چه خواهید از من بخواهید. فرشتگان
گویند: بارالها حاجت و خواسته ما آن است که روزه داران
ماه رجب را بیامرزى، خداوند متعال فرماید: آمرزیدم.
……………………………………………………………………….
شب جمعه اول ماه رجب را لیلة الرغائب میگویند که از
جمله فضائل انجام اعمال لیلةالرغائب این است .
۱)گناهان بسیار زیادی به سبب انجام اعمال این شب
آمرزیده میشوند.
۲)این نماز با صورتی نیکو در شب اول قبر مونس خواننده
آن میشود .
نحوه انجام اعمال لیلة الرغائب به این صورت است :
۱)روز پنجشنبه اول ماه رجب را روزه میگیری
۲)زمانی که شب جمعه فرا رسید ما بین نماز مغرب و
عشاء دوازده رکعت نماز می خوانی هر دو رکعت به یک
سلام ( یعنی ۶تا نماز دو رکعتی ) در هر رکعت آن یک
مرتبه حمد ۳مرتبه انا انزلناه ( سوره قدر) و ۱۲مرتبه
سوره توحید ( قل هو الله احد ) میخوانی . وقتیکه نمازها
تمام شد هفتاد مرتبه می گوئی اللهم صل علی محمد
النبی الامی و علی اله و بعد از آن به سجده میروی و
هفتاد مرتبه میگوئی سبوح قدوس رب الملائکة والروح .
بعد سر از سجده بر میداری و هفتاد مرتبه می گوئی
رب اغفر و ارحم و تجاوز عما تعلم انک انت العلی العظیم
بعد دوباره به سجده می روی و هفتاد مرتبه میگوئی
سبوح قدوس رب الملائکة و الروح . سپس حاجت خود را
از خدا میخواهی انشاء الله بر آورده خواهد شد . من هم
از خدا میخواهم که آرزوی تمام آرزومندان را بر آورده کند
و در رأس همه آرزوها فرج قائم آل محمد را برساند .
آمین
چنان كه گفتيم: «حجر بن عدى» سلحشور دلير و جانبازى بود كه هرگز در صحنه جنگ، بيم به خود راه نمى داد، اما آنچه به شخصيت او جاودانگى بخشيده، تنها سلحشورى و جنگ آورى او نبود، بلكه رمز جاودانگى اش در اين است كه در عين رزم جويى، مرد تقوا و نيايش و معنويت بود، به همين سبب او را «حجر الخير» (حجر نيك) مى ناميدند، در برابر «حجر شر» كه از ياران معاويه بود.[1]
او از مردان خدا و يكى از نيايش كنندگان بزرگ بود، در حقِّ مادرش همواره نيكى مى كرد و نماز و روزه فراوان انجام مى داد.[2] او هرگز بىوضو نمى ماند و هر وقت وضو مى گرفت نماز مى خواند.[3]
حجر به قدرى پاك نهاد و پرهيزگار بود كه بعضى از رجال و شخصيت ها حتى «معاويه» و «زياد بن ابيه» نتوانستند نيكى ها و فضايل او را انكار كنند و يكى از آنان به نام «شريح بن هانى»[4] كه از بزرگان كوفه بود، شهادتى را كه «زياد بن ابيه» به نام او جعل كرده بود، تكذيب كرد، زياد پس از دست گيرى و اعزام حجر به شام (كه تفصيل آن در صفحات آينده خواهد آمد) طومارى با امضاها و شهادت هاى دروغين بر ضد حجر و يارانش تهيه كرد و شهادت نامه اى نيز به نام «شريح بن هانى» جعل كرد و براى معاويه فرستاد، شريح پس از اطلاع از اين موضوع، طى نامه جداگانه اى خطاب به معاويه نوشت:
«شنيده ام زياد، شهادتى از قول من در مورد حجر، به تو نوشته است،شهادت من در مورد حجر اين است كه او از نمازگزاران و زكات دهندگان است، او پيوسته حج و عمره به جاى مى آورد و امر به معروف و نهى از منكر مى كند، خون و مال او حرام است، اينك مى خواهى او را بكش، مى خواهى آزاد كن.»[5]
حجر بر اثر همين پاكدلى و پرهيزگارى از افراد معدود و «مستجاب الدعوة» بود و دعاهاى او، در پيشگاه پروردگار به هدف اجابت مى رسيد[6]; چنان كه هنگامى كه حجر با عده اى از ياران و شيعيان على(عليه السلام) در «مرج عذرا» بازداشت بود، روزى احتياج به غسل پيدا كرد، دژخيمان از دادن آب خوددارى كردند، حجر گفت: سهم آب مرا بدهيد با آن غسل كنم، اگر خواستيد فردا آب ندهيد.
مأمور گفت: مى ترسم از تشنگى بميرى و معاويه مرا بكشد. در اين هنگام حجر، با قلبى پاك دست به دعا بلند كرد و از خدا آب خواست! طولى نكشيد ابرى ظاهر شد و به فرمان پروردگار ريزش باران آغاز شد… حجر به اندازه نياز از آب باران استفاده كرد.
همرزمان حجر كه اين منظره را ديدند، از او خواستند تا براى نجات خود و آنان دعا كند، حجر گفت: خدايا آنچه سعادت ما، در آن است: پيش بياور![7]
حجر، مرد هدف و عقيده بود، او به مردان حق و فضيلت عشق مىورزيد، او هنگام مرگ «ابوذر» در «ربذه» همراه «اشتر» بر بالين او حاضر شد. آرى مردان خدا از همرزمان خود چنين ياد مى كنند.[8
[1] . در جنگ صفين يك روز در آغاز جنگ اين دو حجر كه با هم عموزاده محسوب مى شدند، به جنگ تن به تن پرداختند و حجر شر، تاب مقاومت نياورد و به كمك نيروهاى
[2] . كان من عباداللّه و زهاده و كان باراً بامه و كان كثير الصلوة و الصيام.
[3] . الغدير ، ج 11، ص 54 و البداية والنهاية ، ج 8 ، ص 50 .
[4] . غير از شريح قاضى معروف است.
[5] . تاريخ طبرى ، ج 6، ص 153.
[6] . الاستيعاب ، ج 1، ص 357 و اسدالغابه ، ج 1، ص 386.
[7] . الاصابه ، ج 1، ص 314 و حياة الصحابة ، ج 4، ص 527 .
[8] . حياة الصحابة ، ص 313.
به منظور آشناي طلاب با جريان هاي سياسي فعال در جامعه، جلسه تحليل سياسي در مدرسه علميه حضرت زهرا سلام اله عليها در روز چهارشنبه 92/2/18 برگزار گرديد.
در اين جلسه كه طلاب و اساتيد حضور داشتند جناب آقاي صفاري از اعضاي هاذيان سياسي سپاه ضمن حساس دانستن انتخابات سال جاري تصريح نمودند؛تاريخچه درگيري با دشمنان به خلقت آدم برمي گردد.و شيطان هميشه در لباس هاي مختلف در مرز بين ممات و حيات به كارشكني مي پردازد. و حماسه آفريني در اين ميان نقش بسزاي دارد.
وي افزود: همواره در طول تاريخ دو جريان سياسي وجود داشته كه در مقاطعمختلف هر كدام بر ديگري غلبه مي كرده است و آن جريان هاي حق و باطل مي باشد. و شيطان به عنوان بزرگترين دشمن بشريت هميشه ستون هاي اعتقادي را مورد هجمه قرار مي دهد و ستون دينمان نماتز است و نماز به معناي اصالت به خداوند است و در صورتي مي توانيم بگوييم كه اين اصالت را پذيرفته ايم كه تقوا را رعايت كنيم و اين مهم با روزه كه همان اصالت پرهيز است تحقق مي يابد.
وي در ادامه فروع دين را يكي يكي بر شمردند و اذعان داشتند كه ولايت يعني اصالت وحدت كه تمام بناي فروع دين را تحت تاثير قرار مي دهد و اين در حالي است كه جبهه باطل اصالت را به كثرت مي دهد و در اين مسير انقلاب ما كه به رهبري امام خميني(ره)و با هدف اصالت دادن به خداوند پايه ريزي گشته بايد در عرصه هاي مختلف حماسه آفرين باشد. و انتخابات بزرگترين صحنه اين حماسه آفريني است.
در پايان جلسه،پرسش و پاسخ با حضور كارشناس محترم انجام پذيرفت.
به منظور آشناي طلاب با جريان هاي سياسي فعال در جامعه، جلسه تحليل سياسي در مدرسه علميه حضرت زهرا سلام اله عليها در روز چهارشنبه 92/2/18 برگزار گرديد.
در اين جلسه كه طلاب و اساتيد حضور داشتند جناب آقاي صفاري از اعضاي هاذيان سياسي سپاه ضمن حساس دانستن انتخابات سال جاري تصريح نمودند؛تاريخچه درگيري با دشمنان به خلقت آدم برمي گردد.و شيطان هميشه در لباس هاي مختلف در مرز بين ممات و حيات به كارشكني مي پردازد. و حماسه آفريني در اين ميان نقش بسزاي دارد.
وي افزود: همواره در طول تاريخ دو جريان سياسي وجود داشته كه در مقاطعمختلف هر كدام بر ديگري غلبه مي كرده است و آن جريان هاي حق و باطل مي باشد. و شيطان به عنوان بزرگترين دشمن بشريت هميشه ستون هاي اعتقادي را مورد هجمه قرار مي دهد و ستون دينمان نماتز است و نماز به معناي اصالت به خداوند است و در صورتي مي توانيم بگوييم كه اين اصالت را پذيرفته ايم كه تقوا را رعايت كنيم و اين مهم با روزه كه همان اصالت پرهيز است تحقق مي يابد.
وي در ادامه فروع دين را يكي يكي بر شمردند و اذعان داشتند كه ولايت يعني اصالت وحدت كه تمام بناي فروع دين را تحت تاثير قرار مي دهد و اين در حالي است كه جبهه باطل اصالت را به كثرت مي دهد و در اين مسير انقلاب ما كه به رهبري امام خميني(ره)و با هدف اصالت دادن به خداوند پايه ريزي گشته بايد در عرصه هاي مختلف حماسه آفرين باشد. و انتخابات بزرگترين صحنه اين حماسه آفريني است.
در پايان جلسه،پرسش و پاسخ با حضور كارشناس محترم انجام پذيرفت.
زندگی نامه"حجر بن عدی” مردی که هیچگاه از ولایت دست نکشید(1)
حجر بن عدی که بود؟
به راستى قلم در برابر عظمت و وفاى حجر، عاجز و ناتوان است، او كسى نبود كه كه بزرگى ها و فداكارى هاى او را بتوان به آسانى ترسيم كرد. او مرد خدا بود، مرد رزم بود، مرد وفا بود، شب زنده دار و روزه دار بود… او مسلمانى راستين بود.
از دوران جوانى، دلاورى و شجاعت با سرشت او درهم آميخته شده و خون حماسه و پيكار در رگ هاى او جارى بود. زندگانى او از روزى كه اسلام آورد در مبارزه و پيكار با كفر و شرك و پيروان باطل سپرى شد و سرانجام نيز جان خود را در اين راه فدا كرد و با آغوش باز از مرگ استقبال كرد.
خوب است در اين جا قدرى درنگ كنيم و تاريخ را ورق بزنيم و با تاريخچه زندگانى پرافتخار و حماسه آفرين «حجر» بيشتر آشنا شويم:
او در نوجوانى همراه برادرش «هانى بن عدى» به حضور پيامبر اسلام(صلى الله عليه وآله)شرفياب شد و به آيين اسلام گرويد.[1]
گوهر شخصيت او در پرتو اسلام درخشندگى يافت و وجود او كه كانون مشتعل استعدادها و شايستگى ها شگرف بود، نضج و تكامل يافت و به حدى رسيد كه تاريخ نگاران درباره او مى نويسند:
«او با اين كه در زمان پيامبر از نظر سن و سال جوان بود، از ياران بافضيلت و عالى قدر آن حضرت به شمار مى رفت.»[2] او از دوران حيات پيامبر چيزى درك نكرد و پس از اندك زمانى كه از مسلمانى او مى گذشت، پيامبر از دنيا رفت، به همين جهت تاريخ، مشخصات بيشترى از كوشش ها و مجاهدت هاى حجر را در زمان حيات پيامبر اسلام ثبت نكرده است و در جنگ هاى زمان آن حضرت نيز اسم او به چشم نمى خورد، ولى در فتح شام يكى از سربازان فاتح بود[3] و همو بود كه «مرج عذرا» را فتح كرد.[4] او در جنگ «قادسيه» هم شركت داشت.[5]
حجر در ميدان جنگ، از هيچ خطرى نمى ترسيد و در راه پيروزى ارتش اسلام، هيچ چيز نمى توانست مانع پيشروى او باشد.
در جريان فتح «مدائن» هنگامى كه ارتش اسلام به كنار رود «دجله» رسيد، با چنين رود بزرگى روبه رو شد به طورى كه هيچ كس جرئت نداشت وارد دجله شود، در اين هنگام صداى رساى «حجر» بلند شد كه:
«چه چيز مانع شده است كه از اين رود گذشته خود را به دشمن برسانيد؟ هيچ كس بدون اذن پروردگار، و پيش از رسيدن اجل قطعى نخواهد مرد.[6] اين را گفت و با اسب به داخل دجله تاخت، همين كه حجر وارد آب شد، بقيه سپاه نيز خود را به آب زدند، ايرانيان كه اين منظره را ديدند، وحشت كرده و گفتندچ«اينان سپاه ديواند!» كه چنين از آب عبور مى كنندواز بيم نابودى فرار كردند.
برگرفته از آثار آيت اله جعفر سبحاني
[1] اسدالغابه ، ج 1، ص 385; طبقات ابن سعد ، ج 6، ص 217 و الاصابه ، ج 1، ص 313.
[2] . كان من فضلاء الصحابة ( الاستيعاب ، ج 1، ص 335 و اسدالغابه ، ج 1، ص 385).
[3] . الغارات ، ج 2، ص 814 و البداية والنهاية ، ج 8 ، ص 50 .
[4] . طبقات ابن سعد، ج 6، ص 355. مرج عذرا محلى در دوازده ميلى دمشق است.
[5] . همان، ص 217; معارف ابن قتيبه ، ص 334; مستدرك حاكم ، ج 3، ص 468 و الاصابه ، ج 1، ص 313.
[6] . ( وَما كانَ لِنَفْس أَنْ تَمُوتَ إِلاّ بِإِذنِ اللّهِ كِتاباً مُـؤَجَّلاً ) (آل عمران، آيه 145).
[7] . حياة الصحابة ، ج 4، ص 511 به نقل از تفسير ابن كثير ، ج 1، ص 410.
<< 1 ... 68 69 70 ...71 ...72 73 74 ...75 ...76 77 78 ... 101 >>