« خواص گشنيزعصمت صديقه كبري فاطمه زهرا (س) »

عقل ما زنان ناقص است؟

دوست خوبم، خانم دكتر «ط» جهت شركت در سميناري، به يكي از كشورهاي عربي دعوت شده بود. بعد از قراري كه با هم گذاشتيم به منزل ما آمد. مي‏خواستيم اندكي در زمينه مباحثي كه ايشان قصد داشت در سمينار مطرح كند، تبادل نظر كنيم. اولين سؤالي كه طرح شد اين بود: يقينا از من پرسيده خواهد شد شما زنها را موجودات ناقصي مي‏دانيد كه حتي قدرت درك و تعقّل آنان كامل نيست و اين اعتقاد شما به دليل اين سخن منسوب به، علي(ع) است كه فرمود: «ان النساء نواقص العقول». دوستم با نگراني پرسيد: براستي مراد از اين روايات چيست؟ پاسخ دادم: اين گونه روايات تنها از علي(ع) نقل نشده است بلكه حضرت رسول(ص) نيز رواياتي بدين مضمون دارند1 ولي يقينا مراد از اين روايات اين نيست كه تمامي زنان در همه اعصار و امكنه داراي عقلي ناقص و در تفكر و تدبير ضعيف مي‏باشند.
علي(ع) در كلامي ديگر مي‏فرمايد: «من هانت عليه نفسه فلا ترج خيره»؛2 كسي كه ارزش خويش را كم يافت اميدي به خير او نداشته باشيد.
به يقين اميرالمؤمنين(ع) هرگز خود مبادرت به تحقير انسانها نمي‏نمايد. آن هم نيمي از جمعيت بشر در طول تاريخ كه همان زنان مي‏باشند. اگر باور فردي اين باشد كه توان فهم مسايل را ندارد اين اعتقاد مجوز هر نوع عمل خطايي از جانب او خواهد بود و نيز عشق به تلاش و اميد به صعود را نيز از او خواهد گرفت. حال آنكه اين انسان كامل، همواره بشر را تشويق به سرعت و سبقت در كمالات نموده است.
خداوند نيز خطاب به زنان، چون مردان، امر نموده است كه: «فاستبقوا الخيرات»؛3 در خيرات سبقت بگيريد. و يا فرموده است: «السابقون السابقون اولئك المقربون»؛4 سبقت‏گيرندگان مقرّبان درگاه الهي‏اند.
جالب توجه اينكه پيامبر عظيم‏الشأن اسلام(ص) در بيان مصداق سبقت‏گيرندگان زني را با نام فاطمه(س) معرفي نموده است: «يا سلمان انّ ابنتي لفي الخيل السوابق»؛5 اي سلمان! دخترم فاطمه در زمره سبقت‏گيرندگان است.
خداوند طبيعت را به گونه‏اي قرار داده تا تأثير مادر در شكل‏گيري شخصيت فرزند و رشد و تعالي او بيشتر باشد.
اين بانو چنان سبقتي گرفته است كه امام حسن عسكري(ع) طبق نقلي مي‏فرمايند: «نحن حجة‏اللّه‏ و فاطمة حجة علينا» ما امامان حجت خدا بر شما مردم هستيم و فاطمه بر ما حجت است.» چه زيباست كه زني حجت و برهان بر تمام امامان مي‏گردد. پس بدان خواهرم كه بيش از آنكه ما دل در گرو مهر خلايق نهاده باشيم، علي(ع) است كه به انسانها عشق مي‏ورزد و فارغ از جنسيت آنها، آنان را تشويق به قرب الي اللّه‏، آن كمال بي‏نهايت مي‏نمايد.
كلام علي(ع) در بيان نقص عقل زنان، مشتمل بر بيان ظرايفي است كه اگر به آن توجه شود به حقانيت آن اذعان خواهيم كرد لذا جهت روشن شدن مطلب بايد به چند نكته توجه نماييم:
1ـ در روايات، عقل با معاني مختلفي به كار رفته است. حضرت علي(ع) مي‏فرمايند: «العقل عقلان عقل الطبّع و عقل التّجربه …»6 «عقل دو نوع است: عقل طبيعي فرد و عقل تجربه.» حال چه بسا در روايات نقص عقل، مراد ضعف عقل تجربه زن باشد. خداوند با خلق انسان اراده نمود كه با تداوم نسل او، هرچه بيشتر اشرف موجودات، مسجود ملائك، پا به عرصه هستي گذارد. هر چند در توليد مثل هر فرد از آدميان پدر و مادر سهمي يكسان دارند ولي خداوند طبيعت را به گونه‏اي قرار داده تا تأثير مادر در شكل‏گيري شخصيت فرزند و رشد و تعالي او بيشتر باشد. فرزند، 9 ماه از ابتداي هستي خود را كه مهمترين بخش زندگيش در شكل‏گيري وجودي او مي‏باشد، در جسم مادر قرار دارد و از حالات و رفتار او اثر مي‏پذيرد. پس از تولد نيز خداوند غذاي انحصاري كودك را در بدن مادر قرار داده است. علاوه بر آن به دليل آنكه خداوند ساختار وجودي زن را به گونه‏اي قرار داده كه عاطفه بسيار دارد و صبر فراوان، لذا در ساليان اوليه زندگي كودك كه هر اثر تربيتي چون نقشي بر روي سنگ به يادگار خواهد ماند كودك دايما از مادر تأثير پذيرفته و شخصيتش شكل
مي‏پذيرد. مادران مسؤوليت تربيت نسل بشر را بر عهده مي‏گيرند و پدران مسؤوليت تأمين نيازهاي اقتصادي خانواده را دارند. لذا زن با خانه انس بيشتري مي‏يابد و مرد در صحنه اجتماع حضور بيشتري دارد. اين امر چه بسا موجب كمبود تجارب اجتماعي در زنان مي‏گردد ولي در عوض سبب مي‏شود تا زنان نقش مادري خود را بهتر ايفا نمايند و بدان مرتبت نايل آيند كه بهشت در زير پاي آنان قرار گيرد.1
به وضوح روشن است كه نقص در عقل تجربه، ضعف چنداني براي زنان محسوب نمي‏گردد. چرا كه هرگاه لازم ديد، جهت ازدياد تجارب در صحنه جامعه حضور جدي مي‏يابد و هر گاه اين حضور را مخلّ به مسؤوليتهاي ديگر خود نيابد در صدد جبران اين نقص برخواهد آمد.
تاريخ مالامال از نام زناني است كه در مقابل ظلم و ستم
حكام استوار ايستاده‏اند و در آن هنگام كه مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سكوت بر لبها نهاده بودند با كلام يا عمل خود مخالفت خويش را با اهل ستم نشان دادند.
2ـ اين گونه نيست كه زنان به صورت كلي ناقص‏العقل معرفي شده باشند. حضرت علي(ع) در سخني، زناني را كه تجربه شده‏اند، شايسته مشورت مي‏داند:
«اياك و مشاورة النساء الاّ من جرّبت بكمال عقل …»1 «برحذر مي‏دارم تو را از مشورت با زنان مگر آن زناني كه به دارا بودن كمال عقل تجربه شده‏اند.»
3ـ در روايات، عقل مردان نيز همواره كامل به حساب نيامده است. حضرت علي(ع) مي‏فرمايد: «من استمتع بالنساء فسد عقله»؛2 مردي كه در طلب كامجويي از زنان است، دچار فساد عقل مي‏شود.»
4ـ امام صادق(ع) فرموده‏اند: «أنقص الناس عقلاً من ظلم دونه و لم يصفح عمّن اعتذر اليه»؛3 «كم‏عقل‏ترين افراد كساني هستند كه به غير خود ظلم مي‏نمايند و از آنان كه عذر خويش به نزدشان مي‏آورند، نمي‏گذرند.»
نگاهي گذرا بر صفحات تاريخ، به وضوح نمايان خواهد ساخت كه اين كتاب مملو از نام مردان ظالم و ستم‏پيشه است و به ندرت به نام زني برجسته در جنايت و ستم برمي‏خوريم. مرداني كه به فرموده امام صادق(ع) ناقص‏العقل‏ترين افراد بشر از زن و مرد مي‏باشند. در كلامي ديگر پيامبر(ص) فرموده‏اند: «انقص الناس عقلاً اخوفهم للسّلطان و اطوعهم له»؛4 «كم‏عقل‏ترين انسانها افرادي هستند كه از حاكمان ستم‏پيشه بيشتر مي‏ترسند و اطاعت ايشان بيشتر مي‏نمايند.»
تاريخ مالامال از نام زناني است كه در مقابل ظلم و ستم حكام استوار ايستاده‏اند و در آن هنگام كه مردان فراوان از ترس اهل جور، مهر سكوت بر لبها نهاده بودند با كلام يا عمل خود مخالفت خويش را با اهل ستم نشان دادند. نگاهي گذرا به تاريخ اسلام نمونه‏هاي فراوان را در معرض ديد ما خواهد گذاشت. از آن زمان كه در اسلام اولين شهيد مسلمان يك زن گشت تا آنجا كه عالمان صادق به ما خبر دادند در مقابل جور فراگير تمام زمين اگر آن موعود ظهور نمايد، در زمره 313 صحابي خاص او، 50 زن قدرت پوشالي هرچه ابرقدرت است را به سخره مي‏گيرند و استوارتر از كوه، مردان ديگر را نيز به قيام فرا مي‏خوانند.
به همگان توصيه شده است كه هرگز خود را كامل عقل نپندارند و خطاي تعقل خويش را ناديده نگيرند تا بدين وسيله از اشتباه در امان مانند.
امام باقر(ع) فرموده‏اند: «… انّه ينادي باسم القائم و اسم ابيه حتي تسمعه العذراء في خدرها فتحرّض اباها و اخاها علي الخروج»؛5 «ندايي ملكوتي به گوش مي‏رسد كه به اسم قائم [آل‏محمد(ص)] و نام پدرش ندا سر مي‏دهد، به گونه‏اي كه دختران در پرده نشسته نيز شنيده و پدر و برادران خويش را بر خروج و همراهي وي تشويق مي‏نمايند …»
حال مطابق كلام پيامبر(ص) آيا مردان خائف از جور جائرين عقلشان كامل است و زنان مؤمنه و شجاع طول تاريخ دچار نقصان عقلند؟
5ـ در روايات اگر نقصان عقل زن مطرح شده علت آن نيز بيان گرديده است. در روايتي از حضرت علي(ع) علت نقص عقل برخي زنان و در نتيجه نهي از مشورت با اين گروه از زنها، چنين بيان شده است: «فانّ رأيهن يجرّ الي الافن و عزمهنّ الي وهن»6 «بدرستي كه رأي آنان رو به ضعف دارد و اراده‏شان سست مي‏باشد.» آن حضرت تغيير و تحول سريع و بدون منطق در رأي و اراده را نشانه نقصان عقل زنان بيان مي‏كنند. پس لزوما، اگر زنان مانع از غلبه احساسات و هيجانات روحي بر تفكر و عمل سنجيده خويش شوند، نه تنها ناقص العقل نخواهند بود بلكه در برابر مردان بسياري كه به دلايلي ديگر دچار نقصان عقل گرديده‏اند، داراي عقلي كاملتر خواهند بود.
لذا آن حضرت در روايتي ديگر مي‏فرمايند: «كيفية الفعل تدلّ علي كميّة العقل»؛7 «چگونگي عمل نشان دهنده مقدار عقل است.» پس زنان با عمل صحيح خود يا به تعبيري با انجام عمل صالح و نه اعمال برخاسته از احساسات زودگذر و بدون مبناي دين و عقل، داراي عقلي كامل خواهند بود.
در احاديث حضرت رسول(ص) نيز نوع
عمل برخي زنان دليل بر عقل ناقص آنها شمرده شده است. آن حضرت خطاب به زني فرمودند: «زنان كم‏خردند زيرا زياد لعن مي‏كنند و خوبيهاي بستگان را ناديده مي‏گيرند چرا كه شما زنان ده سال يا بيشتر با مردي با مسالمت زندگي مي‏كنيد و همسر به شما نيكي نموده و نعمتها به شما عرضه مي‏دارد ولي آنگاه كه فشار مالي بر مرد وارد شد و تنگدست گرديد، هنوز مدت اندكي از تنگدستي او نگذشته به او مي‏گوييد: هرگز از تو خيري نديده‏ام.»1 پيامبر(ص) در اين كلام، قضاوت بر اساس هيجانات آني را در برخي زنها، نشانه نقص عقل آن زنان بيان كرده‏اند.
در حديثي ديگر بيان شده كه پيامبر(ص) از كنار زناني گذشتند و آنان را چنين خطاب كردند: «اي زناني كه عقلتان ناقص است و عقول صاحبان خرد را نيز ضايع مي‏نماييد.»2 البته در روايات مشخص نيست كه نحوه حضور اين زنان در جامعه چگونه بوده است كه ضايع كننده عقول صاحبان خرد ناميده شده‏اند.
شايد اين تعبيرات اشاره به نحوه حضور برخي از زنها دارد كه با جلوه‏گريهاي زنانه خويش در انظار، سعي در جلب توجه مردان به سمت خود مي‏نمايند و با اين عمل موجب مي‏گردند برخي، به جاي توجه به كمالات انساني و به جاي تدبير و تلاش سازنده، معطوف به امور شهواني شده و سبب نزول شخصيت خود در مراتب پست حيواني گردند. پرواضح است كه توجه به اميال جنسي و امور شهواني سبب ضايع شدن تعقّل و تفكر مردان مي‏گردد. همان گونه كه علي(ع) فرموده‏اند: «عدوّ العقل الهوي»؛3 هوي و هوس دشمن عقل مي‏باشد.
6ـ جملاتي ديگر از حضرت علي(ع) مؤيد اين معناست كه بشر با رفتارهاي ارادي خود قادر است عقل خويش را تكامل بخشيده و نقص آن را برطرف سازد. از آن حضرت روايت شده كه: «العلم يدل علي العقل، فمن عقل علم، فمن علم عقل»4؛ علم دلالت بر عقل مي‏كند، پس هر كه عاقل است علم دارد و هر كه عالم است صاحب عقل مي‏باشد.
ميزان عقل زنان تابع رفتارهاي ارادي و اختياري آنهاست.
با توجه به اينكه مطابق كلام پيامبر(ص) طلب علم بر هر زن و مرد مسلماني واجب شمرده شده است،5 اگر زنان به فرمان رسول خدا(ص) گوش سپرند و علم آموزند عاقل نيز خواهند بود. روايات بسيار ديگري نيز معيار سنجش عقل انسانها را اموري چون ميانه‏روي، اطاعت الهي، تقوا و حلم قرار داده كه زن و مرد در كسب آن يكسان مي‏باشند. حسن ختام اين بخش را اين روايت علي(ع) قرار مي‏دهيم كه فرمودند: «حد العقل الانفصال عن الفاني و الاتّصال بالباقي»؛6 «بالاترين ميزان عقل، انفصال از فاني و اتصال به باقي است.» اگر نگوييم كه زنان به دليل لطافت روحي خويش، استعداد بيشتري در «فصل» از فاني و «وصل» به بقا دارند بايد گفت زنان و مردان در اين امر داراي استعدادي يكسان مي‏باشند. گاه مصداق اين عقل به بشر معرفي شده است. از جمله امام حسين(ع) كه در وصف دختر خود سكينه فرمودند: «و اما سكينة فغالب عليها الاستغراق مع اللّه‏»؛7 «سكينه غرق در خداست.» حال بايد توجه داشت كه عقل اين گونه زنان چه ميزان است؟
7ـ همه افراد بايد متوجه اين امر باشند كه حيات دنيوي آنها زمينه‏اي است تا خويش را بسازند و اگر از عالم خاك سر برآورده‏اند به افلاك سر كشند. هر كه در اين سير تعمق بيشتري در درون داشت و نقايص خويش را دقيق‏تر دريافت، بهتر به جبران ضعف خويش خواهد پرداخت و اوج بيشتري خواهد يافت. به همين جهت حضرت علي(ع) خطاب به تمام مردان و زنان جهان مي‏فرمايد: «اتهموا عقولكم فانّه من الثقّة بها يكون الخطاء»؛8 «عقل خويش را متهم سازيد؛ بدرستي كه
خطا و اشتباه به جهت اطمينان به عقلهاتان، حاصل مي‏شود.»
پس به همگان توصيه شده است كه هرگز خود را كامل عقل نپندارند و خطاي تعقل خويش را ناديده نگيرند تا بدين وسيله از اشتباه در امان مانند.
نكته ظريف آنكه پس از اين هشدار، آن حضرت راه كامل شدن عقل را به ما زنان ياد داده است. او مي‏فرمايد: «العقل غريزة تزيد بالعلم و التجارب»؛1 «عقل سرشت و طبيعتي است كه به وسيله علم و تجربه زياد مي‏شود.»
در حقيقت آن حضرت مي‏فرمايد كه اگر ما زنان بكوشيم تا بر علم خود افزوده و تجارب خويش را نيز گسترش دهيم كاستي جبران خواهد شد. فرزند بزرگوار آن حضرت امام حسين(ع) نيز مي‏فرمايند: «لايكمل العقل الاّ باتباع الحقّ»؛2 «عقل كامل نمي‏شود مگر با پيروي از حق». پس هرگاه ما زنان سعي كنيم تا به جاي تبعيت از هوسها، احساسات خالي از تعقل و خرافات ذهني، تابع حق گرديم عقلهامان از مرداني كه به چنين مرتبتي نايل نيامده‏اند نيز كامل‏تر خواهد گشت.
زني كه وجود شريفش مالامال از حق گشته و تابع محض او است احساسش آنچنان ارزشمند است كه پيامبر گرامي اسلام(ص) خطاب به او مي‏فرمايد: «يا فاطمة! ان اللّه‏ تبارك و تعالي ليغضب بغضبك و يرضي لرضاك.»؛3 اي فاطمه غضب تو غضب خداست و خشنوديت رضاي او …

خلاصه:

الف ـ حضرت علي(ع) هرگز به زنان اهانت نمي‏نمايد.
ب ـ به نظر مي‏رسد مقصود از عقل در اين روايات، قدرت تعقل ذاتي زنان نباشد.
ج ـ آن حضرت برخي زنان را كامل عقل معرفي مي‏نمايد.
د ـ برخي مردان نيز نه تنها ناقص‏العقل بلكه فاسدالعقل به شمار مي‏آيند.
ه••• ـ ميزان عقل زنان تابع رفتارهاي ارادي و اختياري آنهاست.
و ـ علت كاستي عقل برخي زنان كه ضعف در تعقل دارند بيان شده است.
ز ـ اين امر فضيلت اخلاقي محسوب مي‏شود كه هيچ كس خود را داراي عقل كامل نپندارد.
ح ـ راه و روش جبران ضعف عقل برخي زنان به آنان آموزش داده شده است.
وقت بحث رو به پايان بود و سخن فراوان. جهت حسن ختام بحث به دوستم يادآوري كردم كه حضرت آيت‏اللّه‏ جوادي آملي نيز در ارتباط با روايات وارده در نكوهش زن، نظر خاصي دارند. به او توصيه كردم كتاب «زن در آيينه جمال و جلال الهي» را مطالعه نمايد چرا كه ايشان اين روايات را نظير قضاياي شخصيه مي‏دانند و نيز احتمال مي‏دهند با توجه به شرايط مخصوص آن عصر، مطرح شده باشد. ايشان مي‏گويند قدح يا مدحي كه در شرايط خاصي از گروه مخصوصي به عمل آمده، نبايد به عنوان قضاياي طبيعيّه يا حقيقيّه تلقي نمود.

پي نوشتها :

1 ـ وسائل الشيعه، ج14، ص18، ج18، ص198.
1 ـ نهج‏البلاغه صبحي‏صالح نامه 31 ـ بحار، ج100، ص253.
1 ـ انكنّ تكرن اللحن و تكفرن للعشير تمكث احداكنّ عند الرّجل عشر سنين فصاعدا يحسن اليها و ينعم عليها نازا ضاقت يده يوما اوساعة خاصة قالت، ما رأيت منك خيرا، وسائل الشيعه، ج18، ص198.
1 ـ همان.
2 ـ غرر و درر، ص408.
2 ـ غررالكحم و دررالكلم، نشر مكتب الاعلام الاسلامي، محقق: مصطفي درايتي، ص263.
2 ـ وسائل، ج14، ص18.
2 ـ بحارالانوار، ج78، ص127.
3 ـ بحارالانوار، ج78، ص12.
3 ـ سوره بقره، آيه 148، سوره مائده، 48.
3 ـ بحارالانوار، ج78، ص228.
3 ـ امالي صدوق، ص230، دلائل الامامة، ص52.
4 ـ سوره واقعه، آيات 1، 11.
4 ـ غرر و درر، ص43.
4 ـ همان، ج77، ص154.
5 ـ معجم احاديث المهدي، ج3، ص254.
5 ـ بحارالانوار، ج8، ص303.
5 ـ طلب العلم فريضة علي كل مسلم و مسلمة، بحارالانوار، ج1، ص177.
6 ـ غرر و درر، ص51.
6 ـ بحارالانوار، ج78، ص9.
6 ـ بحارالانوار، ج100، ص253؛ نهج‏البلاغه، صبحي صالح، نامه 31.
7 ـ نورالابصار، ص21.
7 ـ غرر و درر.
8 ـ غرر و درر، ص56.

منابع:

1. معجم احاديث المهدي,jeld=3,254
2. بحارالانوار,ج،78,ص،228
3. بحارالانوار,ج،77,ص،154
4. بحارالانوار,ج78,ص9
5. كنزالعمال
6. بحار,ج،100،ص253
7. غرر و درر,ص408
8. وسائل الشيعه,ج14,ص18
9. وسائل الشيعه,jج18,ص198
10. غررالكحم و دررالكلم,محقق: مصطفي درايتي,نشر مكتب الاعلام الاسلامي,ص263
11. بحارالانوار,ج8,ص303
12. وسائل,ج14,ص18
13. بحارالانوار,،ج78،ص12
14. بحارالانوار,ج1,ص177
15. نورالابصار,ص21
16. غرر و درر,ص56
17. امالي صدوق,ص230
18. دلائل الامامة,،ص52

برگرفته ار مقاله زهرا آيت اللهي (سايت مركز مديريت )


   یکشنبه 10 اردیبهشت 1391


فرم در حال بارگذاری ...