« خواص گردو | عاشورا در آينه آمار و ارقام » |
كدام دوست؟
از آن جا كه رفاقت و دوستى، در زندگى انسان اهميّت بسزايي دارد، پس بايد پيش از آنكه انسان با كسى طرح دوستى و رفاقت بريزد، بايد آن شخص را بشناسد و سپس با او طرح رفاقت بريزد؛ چراكه اگر انسان بدون شناخت، با كسى رفيق شود، ممكن است باعث بدبختى و سيهروزى او شود. چنانكه در طول تاريخ، دوستان ناباب خيابانى و كنار دريايى و ومعتادو… چه بر سر رفقاى خود آوردهاند. امروز نيز در مطبوعات و در صدا و سيما و رسانههاى گروهى ديگر مىخوانيم و مىشنويم كه افرادى به ظاهر دوست، اما در باطن روى چه مأموريتى، چطور فرزندان معصوم ما را به وسيله سيگار و مواد مخدر و نوارهاى مبتذل و انواع و اقسام وسائل صوتى و تصويرى و اينترنت و ماهواره و… به لجنزار بدبختى و سيهروزى كشيده و چنان از خود بىخود مىكنند كه حتى پدر و مادر و خواهر و برادر خود را نيز فراموش مىكنمد و اين نيست مگر در اثر ناآگاهى جوانان ما از فرهنگ انسانساز اسلام كه در تمام مراحل زندگى فردى و جمعى برنامه دارد و انسان را به بهترين آداب معاشرت و خوشبختى دعوت مىكند و آن مكتب ناب اهل بيت است كه راه آنان راه دوستى سالم و مايه خوشبختى است. و اين مطلبى نيست كه نياز به دليل ديگرى بهتر از تجربه و مشاهده داشته باشد.
پس براى اينكه بفهميم دوستان خوب را چگونه بشناسيم، لازم است به مكتب اهلبيتعليهم السلام و كسانى كه روش آنها در همه زمينههاى اخلاقى و دينى و آداب معاشرت، الهى بوده و الگوى تمام انسانهاى وارسته مىباشد، برگرديم.
علىعليه السلام در اين زمينه مىفرمايد:
«فى تقلّبِ الأحوالِ عُلِمَ جواهِرُ الرّجال، حسدُ الصَّديقِ مِنْ سُقْمِ المَوَدَّة(1)».
«در تحولات روزگار، ماهيّت و جوهره شخصيت اشخاص، شناخته مىشود و حسد ورزيدن به دوست، نشانه ناخوشى محبت و دوستى است».
همچنين در حديث جامع ديگرى مىفرمايد:
«أصْدِقائكَ ثلاثة و أعدائكَ ثلاثة: فأصدقائك، صديقك و صديق صديقك و عدوّ عدوّك. و أعدائك: عدوّك و عدوّ صديقك و صديق عدوّك(2)».
«دوستان تو سه گروهند: دوست تو، دوست دوستِ تو و دشمنِ دشمن تو.
همچنانكه دشمنان تو سه گروهند: دشمن تو، دوست دشمن تو و دشمن دوست تو».
باز مىفرمايد: «لا يكونَ الصَديقُ ِ صديقاً حتى يحفظ أخاه فى ثلاث: فى نكبته و غيبته و وفاته(3)».
«دوست و رفيق، وقتى دوست واقعى است كه سه هنگام انسان را فراموش نكنند: هنگام گرفتارى، مددكار او باشد، و در نبود انسان، مدافع او باشد و پس از وفات دوست، همچنان به يادش باشد».
دوست آن باشد كه گيرد دست دوست
در پريشانحالى و درماندگى
گلستان سعدى
1) بحارالانوار، ج 74، ص 163.
2) همان، ص 164.
3) بحارالانوار، ج 74، ص 163
فرم در حال بارگذاری ...