محروم مجلسى از كتاب عيون اخبار الرضا(عليه السلام) نوشته مرحوم صدوق نقل مى كند كه: حضرت رضا عليه السلام هميشه تابستان ها بر روى حصير مى نشست، و زمستان بر روى پلاس «گليم» و لباس تن آن حضرت لباس درشت و نا مرغوب بود، مگر زمانى كه با مردم ملاقات داشت كه در آن هنگام با لباس مرغوب نزد آنان مى آمد. (بحار الانوار 49 / 89)
و هم ايشان نقل مى كند از شخصى به نام ابراهيم بن عبّاس كه مى گويد: هرگز نديدم از امام رضا عليه السلام چيزى را بپرسند كه آن حضرت نداند، و عالم تر از او نسبت به زمان خودش نديدم، و مأمون همواره آن حضرت را با سؤال هاى مختلف امتحان مى كرد و آن بزرگوار جواب مى فرمود، در عين اينكه جوابهاى آن حضرت برگرفته از قرآن بود، قرآن را در هر سه روز يك بار ختم مى كرد، و مى فرمود: اگر بخواهم كمتر از سه روز يك ختم قرآن بخوانم مى توانم. لكن به هيچ آيه اى مرور نمى كنم مگر آنكه در آن فكر مى كنم و اينكه چه وقت و درباره چه چيز نازل شده است. لذا قرآن را در سه روز ختم مى كنم. (بحار الانوار 49 / 90)
و در همين كتاب از شخص فوق الذكر نقل فرموده كه: هرگز نديدم حضرت رضا عليه السلام كسى را با سخن خويش بيازارد و نديدم هرگز سخن كسى را قطع كند، ومى گذاشت تا حرف او تمام شود، هرگز حاجت كسى را در صورتى كه قدرت برآوردن آن را داشت رد نمى كرد، هرگز نزد كسى پاى خود را دراز نمى كرد، و تكيه هم نمى زد، و هرگز نديدم سخن درشتى به خادمان خود بگويد، هرگز نديدم كه آب دهان بر زمين بياندازد. و همين طور نديدم كه با صداى قهقهه بخندد بلكه تبسم مى كرد.
زمانى كه به اندرون خانه مى رفت و سفره مى انداختند تمام خدمتگزاران حتى دربان را بر آن مى نشانيد. آن حضرت شبها را بيشتر بيدار بود و كمتر مى خوابيد. بيشتر شبها را تا صبح بيدار بود، روزه بسيار مى گرفت، هرگز سه روز روزه در ماه از آن حضرت ترك نمى شد، آن حضرت در پنهانى نيكى و تصدق بر فقرا بسيار داشت، و بيشتر آن در شبهاى تاريك بود، بنابر اين هر كس ادّعا كند كه مانند او را در فضل ديده است او را راستگو مپنداريد.
و مرحوم كلينى در كافى 4 / 23 نقل مى كند كه شخصى از اهل بلخ كه در سفر حضرت رضا (عليه السلام) از مدينه به خراسان همراه آن بزرگوار بوده مى گويد: روزى در بين راه سفره غذا گستردند، آن بزرگوار تمام خادمان و غلامان از سفيد و سياه را بر سر سفره جمع كرد، من گفتم: فداى شما شوم، بهتر بود كه براى اينان سفره اى جداگانه مى انداختند! آن حضرت فرمود: تند مرو، همانا خداى ما يكى است، مادر و پدر همه يكى است، و پاداش به اعمال است.
و نيز مرحوم كلينى در كافى 6 / 283 نقل فرموده است از شخصى كه: شبى فردى بر آن حضرت ميهمان شد، آن بزرگوار و ميهمان نشسته بودند و صحبت مى كردند، در اين حال چراغ خراب شد، آن شخص خواست چراغ را اصلاح كند، آن بزرگوار نگذاشتند و خود اقدام به اصلاح چراغ فرمودند و گفتند: ما خانواده اى هستيم كه مهمان را به كار نمى گيريم.
شوراي عالي حوزه علميه قم
مركز مديريت حوزه هاي علميه خواهران
مقاله
مدرسه ی علمیه حضرت زهرا (س)
شهرستان خمینی شهر
موضوع
توسل به معصومین (ع) و شبهات وهابیت
استاد راهنما
سرکار خانم رفیعی
محقق
زهرا جعفری
چکیده
این نوشتار در صدد بررسی موضوع توسل در قرآن و روایات و شبهات و هابیت در زمینه ی توسل است.توسل در لغت به معنای نزدیک شدن به چیزی با میل و رغبت است.
انسان برای رسیدن به کمالات خود نیازمند موجودات دیگر است و موجودات دیگر نیز، نیازمند خارج از وجود خویش هستند و این همان قانون توسل که یک واقعیت تکوینی است می باشد و انکار اصل توسل، در واقع انکار قانونی از قوانین مسلم فطرت است.
سنت توسل به وسائط با قدرت مطلق خداوند منافات ندارد، بلکه مؤکد آن است و نسبت دادن فعل و اثر به هریک از موجودات جهان براساس این اعتقاد که آن موجود را خدا آفریده و نیروی اثر بخشی را خدا به او داده، نه از طریق براهین عقلی محال است و نه از دیدگاه تعالیم عالی اسلام و قرآن و حدیث مستلزم شرک است. بنابراین توحید در نظام الهی عین توسل و توسل نیز عین توحید است.
قرآن کریم که بر اساس فطرت انسان نازل شده است ، موضوع توسل را به عنوان یکی راه مسلم برای نیل به قرب خدا نشان داده است و مؤمنین را به سنت جاری در متن جهان دعوت می نماید و می فرماید:
علاوه بر قرآن کریم، روایات متعددی از طریق شیعه و اهل تسنن در دست داریم که بر مشروع بودن توسل به پیامبران و ائمه معصومین (ع)دلالت دارد.
همچنین سیره مسلمانان در زمان پیامبر و پس از او پیوسته به این صورت بوده که به ذات و مقام و منزلت اولیای الهی توسل می جستند و در تاریخ نمونه های زیادی از توسلات آنها وجود دارد.
در زمان حاضر که مسلمانان با پیامبر زنده ای در ارتباط نیستند و توفیق تشرّف به حضور امامی را ندارند که خدمت او رسیده و از او درخواست حضوری بنمایند، غالباً توسلات آنان از ارواح مقدسه انبیاء و اولیاء است بنابراین توسل به اموات یا درخواست از ارواح مقدسه به عنوان یکی از اقسام توسل از اهمیت بیشتری برخوردار است که البته امکان چنین ارتباطی با براهین عقلی و آیات قرآن و سیره مسلمانان اثبات می شود و با این حال وهابیون آن را انکار می کنند.
وهابیون فرقه ای انحرافی هستند که با سطحی نگری و تمسک به ظواهر برخی آیات و روایات پاره ای از اعتقادات مسلمانان مانند توسل به انبیاء و اولیاء الهی را مخالف با اصل توحید می دانند و کسانی را که سعی در زنده نگه داشتن ارزشهای والای الهی و احترام به مقام و منزلت خاندان وحی دارند را متهم به شرک و کفر و بدعت می کنند.
بنابراین سعی شده است علاوه بر بیان آیات مربوط به توسل، با احتجاج به روایات نقل شده در منابع مورد قبولشان آنها را متوجه اشتباه خود از درک آیات و روایات کرده و شبهاتی را که مطرح می کنند و به واسطه ی آن دست به غارت گوهر ایمان مردم می زنند را پاسخگو باشیم.
کلید واژه ها: توسل، وهابیت، شبهات
صفحات: 1· 2
به گوش دل ندا آمد، که یار دلربا آمد
به درد ما دوا آمد، رضا آمد، رضا(ع) آمد
خدا داد آنچه را وعده، بشد در ماه ذیقعده
که آمد بهترین بنده، رضا آمد ، رضا آمد
چكيده
موضوع اين پژوهش « بررسي مفهوم بصيرت با محوريت قرآن و احاديث» است.
بصيرت عبارت است از نيرويي قلبي كه به واسطهي نور قدسي منور شده ، حقايق و بواطن اشياء به وسيلهي آن ديده ميشود. به بيان ديگر بصيرت نوعي بينايي، دانايي، زيركي، هوشياري، يقين، آگاهي، دليل و حجت روشن است.
يكي از صفات خداوند متعال « بصير» است. ائمهي اطهار b الگوهايي از انسان هاي با بصيرت هستند، ايشان در دعاها و مناجات هاي خود مكرر بصيرت را از خداوند مسألت كردهاند، و هم چنين مردم را به كسب بصيرت تشويق و از زيان هاي عدم آن برحذر داشته اند.
اين تحقيق مفهوم لغوي و اصطلاحي بصيرت را به طور كامل بيان كرده است. واژهي « بصيرة » در قرآن دو بار ذكرشده كه اين دو آيه با تفاسير مربوط به آن مورد بررسي قرار گرفته است. براي شناخت روشن تر و عميق تر از مفهوم بصيرت معادلهاي معنايي آن همچون نور، حكمت، فرقان و يقين و مقابلهاي معنايي آن نظير عمي، غفلت، ضلالت و جهل نيز بررسي شده اند. هم چنين عوامل رشد و افزايش بصيرت، موانع كسب آن و نيز آثار زيان بار بي بصيرتي چه در دنيا و چه در آخرت همراه با يك آيه و تفاسير مربوطه و چند حديث بيان شده است.
مطالعه ي اين نوشتار انسان را به شناخت كاملي نسبت به مفهوم بصيرت رهنمون ساخته و نيز در عمل باعث مي شود فرد عوامل افزايش بصيرت را به كار گرفته و از موانع كسب آن پرهيز كند. هم چنين شناخت آثار زيان بار دنيوي و اخروي عدم بصيرت، تلاش و رغبت بيشتري براي به كار گرفتن اين صفت اخلاقي پسنديده در زندگي به وجود مي آورد.
برگزاری دوره آموزشی “طب سنتی"با حضور کارشناس طب سنتی جناب حجت الاسلام معینی در مدرسه علمیه حضرت زهرا (س) خمینی شهر
<< 1 ... 23 24 25 ...26 ...27 28 29 ...30 ...31 32 33 ... 60 >>